خبر فوری

 
حافظ قاسم تروریست دخیل در 34 عملیات ترور، کیست؟ / بازی قدرت های پنهان در آزادی تروریست های دخیل در حملات مسلحانه علیه شیعیان
کد خبر :1599256909

14:13 1402/08/15


برچسب ها : ترور, تروریست, تروریست های لشکر جنگوی, تروریسم, جامو و کشمیر, شیعه, شیعیان پاکستان, لشکر جنگوی, لشکر جهنگوی, کراچی, کشمیر پاکستان,

تروریست وابسته به لشکر جهنگوی که باوجود اعترافات کتبی و شفاهی او نزد نیروی پلیس و نهادهای امنیتی پاکستان مبنی بر دست داشتن در 34 فقره پرونده ترور، و قتل افسران نیروی پلیس به جرم شیعه بودن، بارها دستگیر و آزاد شده است...


کراچی: به گزارش راز نیوز| حافظ قاسم رشید از اعضای کلیدی گروه تروریستی لشکر جهنگوی که مجددا مورخه 2 آبان 1402 توسط بخش دایره مبارزه با تروریسم نیروی پلیس کراچی دستگیر شد. وی که به عنوان تروریست شناخته شده تاکنون چندین بار دستگیر و آزاد شده است، این بار تحت پرونده ترور امجد صابری قوال و مدیحه سرای معروف اهل سنت بازداشت شده است.

بخوانید: دستگیری عنصر کلیدی و مغز متفکر عملیات های مختلف تروریستی گروه لشکر جنگوی در کراچی

ترور امجد صابری

امجد صابری از خاندان معروف قوال های پاکستانی که در سطح جهانی نیز شناخته شده می باشند، در تاریخ 2 تیر 1395 درحالیکه برای شرکت در برنامه ویژه ماه رمضان شبکه سماء از منزلش خارج شده بود توسط راکبان موتور سوار تحت تعقیب قرار گرفت و عناصر تروریستی پس از متوقف کردن خودروی حامل قوال معروف، با اطمینان تمام به سمت وی تیراندازی کردند که دراثر برخورد دو تیر در ناحیه سر و یک تیر نزدیک ران، وی جان خود را از دست داد درحالیکه همراهانش که در کنار وی نشسته بودند، هیچگونه آسیبی ندیدند. مهاجمان موتورسوار پس از انجام عملیات به سمت میدان حسن متواری شدند.

قاری سیف الله محسود سخنگوی شاخه حکیم الله محسود تحریک طالبان پاکستان TTP با بیان اینکه امجد صابری مرتکب توهین به مذهب شده بود، مسئولیت این ترور را برعهده گرفت.

سید مراد علی شاه وزیر ارشد وقت ایالت سند پس از گذشت چهار ماه در تاریخ 7 نوامبر 2016 (17 آبان 1395) اعلام کرد که دو قاتل امجد صابری دستگیر شده اند.

به گفته رسانه های داخلی، نیروی پلیس و مقامات دولتی، راجا عمر خطاب سرپرست ارشد دایره مبارزه با تروریسم نیروی پلیس پس از تحقیقات، متهمان عاصم معروف به کیپری و اسحاق معروف به بوبی را دستگیر و آنها را مجرم در قتل امجد صابری قرار داده است .

بخوانید: کراچی: تبرئه عاملان حمله تروریستی به حسینیه شیعیان منطقه تیموریه و ترور امجد صابری

حکم صادره از دادگاه برای دو مجرم در دیوان عالی مورد اعتراض و به چالش کشیده شده و اکنون حافظ قاسم رشید نیز تحت پرونده قتل امجد صابری دستگیر شده است. 

حافظ قاسم رشید کیست؟

براساس یک گزارش بازجویی به دست آمده از منابع مرتبط با رهبری عالی نیروی پلیس کراچی و تحقیقات انجام شده با کمک افسران ارشد پلیس و سایر نهادهای مجری قانون، معلوم شد که حافظ قاسم رشید مورخه 17 آوریل 1979 میلادی (28 فروردین 1358) در خانواده ام تمیم و عبدالرشید در منطقه تین تلوار (کلفتن) کراچی به دنیا آمده است.

خانواده متهم حافظ رشید از جمعیت تنولی حسنال در روستای سیتال از توابع هزاره شهرستان ایبت آباد ایالت خیبر پختونخوا هستند. متهم سه برادر دارد و خود نیز متاهل بوده و اما فرزندی ندارد. 

بر اساس این گزارش، زبان مادری متهم حافظ قاسم رشید که در چندین مرکز آموزشی تروریستی در داخل و خارج از کشور (افغانستان و کشمیر) آموزش دیده است، هندکو است اما او می تواند به زبان اردو نیز به راحتی صحبت کند. همچنین منبع درآمد این مجرم وابسته به لشکر جهنگوی از طریق اقدامات تروریستی به عنوان ترور کننده ماهانه 40 هزار روپیه بیان شده است.

او پس از تحصیلات ابتدایی در تاریخ 1991 میلادی به سوی آموزش های دینی روی آورد و ابتدا به مدرسه دینی منظور السلام در لاهور رفت و در مدت سه سال حافظ قرآن شد. وی در سال 1997 میلادی در دیدار با یک قاری در مسجدی در منطقه سلطان آباد کراچی، دعوت به جهاد (افراط گرایی) شد و به همین منظور ترتیب ملاقات او با امام جماعت مسجد بزرگی در سلطان آباد داده شد که وی به همراه 6 الی 7 نفر به دفتر گروه تروریستی لشکر طیبه در منطقه مرید شهرستان لاهور فرستاده شدند. این گروه پس از دریافت 3 روز تبلیغ و دعوت به جهاد در این دفتر، به منطقه مظفرآباد کشمیر پاکستان فرستاده شدند جاییکه پس از دیدار با امیر مسعود رهبر لشکر طیبه، بعد از یک روز استراحت به یکی از روستاهای همجوار جهت آموزش نظامی فرستاده شد.

آنها در مدت 21 روز کار با سلاح های کلت (تی تی)، کلت کمری 9mm، اس ام جی، میگاروف و ژ3 را آموزش دیدند و سپس حافظ قاسم به کراچی بازگشت.  سه الی چهار ماه پس از آموزش، وی برای گوش دادن به سخنرانی های رادیکالی به مسجد مکی منطقه لائنز کراچی رفت و این به روند معمولی او برای چند هفته تبدیل شد. در نتیجه حافظ قاسم سرشار از حس به اصطلاح جهاد، از امیر مسجد مکی درخواست اعزام به جهاد را کرد و گفت که لطفا برای من کاری انجام دهید.

به گفته گزارش، یک روز امیر دوباره او را با سه یا چهار همراه از ایستگاه کنت فرستاد، اما این بار مقصد اسلام آباد بود. تمامی این تیم به دفتر "حرکت الجهاد اسلامی" در اسلام آباد رفته و با امیر ابراهیم رئیس آنجا ملاقات کردند. مجددا آنها یک روز استراحت و سپس به منطقه کوتلی واقع در کشمیر پاکستان اعزام شدند. بعد از یک روز اقامت در کوتلی، آنها به یکی از کمپ های آموزشی در نواحی کوتلی فرستاده شدند جاییکه در گزارش نیروی پلیس با عنوان "معاسکر" از آن یاد شده است.

بر اساس این گزارش، حافظ قاسم و سایرین پس از آموزش در این مرکز، به مرکز آموزشی اطلاعات بین‌سرویس (ISI)  سازمان اطلاعات سری ارتش پاکستان، واقع در منطقه سینسا کوتلی اعزام شدند. پس از تکمیل آموزش در این پایگاه سازمان اطلاعات پاکستان، آنها مجددا به کمپ معاسکر بازگردانده شده و پس از یکماه تمامی آنها به کشمیر هند فرستاده شدند جاییکه تا 6 ماه با ارتش هند به جهاد پرداختند.

مجرم حافظ از کشمیر هند به روستای قلندرآباد شهرستان مانسهره رسید و پس از یکماه اقامت، به کراچی بازگشت و در سال 2001 میلادی در امتحانات سیکل شرکت کرد. وی پس از آن با هدف جهاد مجددا راهی شد و این بار هدف قندهار افغانستان بود. وی با رسیدن به قندهار، نخست با طالبان به فعالیت های مسلحانه مشغول شد اما سپس به کابل رفت و به گروه تروریستی جیش محمد ملحق شد و تا 6 ماه در اقدامات مبارزه مسلحانه علیه نیروهای آمریکایی شرکت کرد.

در ادامه آمده است که درپی عملیات های ارتش آمریکا و تشدید این فعالیت ها، حافظ قاسم به روستای خود قلندرآباد در مانسهره گریخت و پس از 2 الی 3 هفته اقامت، به کراچی بازگشت. وی این بار پس از رسیدن به کراچی، رفت و آمد خود به دفتر گروه تروریستی تکفیری سپاه صحابه در منطقه ناگن چورنگی را آغاز کرد.

تغییر محیط سیاسی پاکستان

در همین حال، چشم انداز سیاسی پاکستان تغییر کرد. پس از 11 سپتامبر، زمانی که ارتش ایالات متحده و ناتو به افغانستان حمله کردند، افراط گرایان آنجا - طالبان، القاعده و سایر جنگجویان - پناهگاه های جدید خود را از مناطق مرزی پاکستان تا شهرها، ساختند.

تا آن زمان، گروه‌های افراطی متعلق به فرقه‌ها و مذاهب مختلف فعال در پاکستان، فضای خشونت‌های فرقه‌ای را در سراسر  پاکستان داغ کرده بودند.

این گروه‌های افراطی به عنوان نزدیک‌ترین متحدان ایدئولوژیک گروه‌های شبه‌نظامی پناهنده از افغانستان، شناخته شدند که نقش عمده ای در ایجاد پناهگاه های امن و حفاظت از جنگجویان آمده از افغانستان، ایفا کردند.

در نتیجه، سازمان‌های بین‌المللی و نیروهای ایالات متحده و ناتو برای سرکوب پناهگاه‌های امن و افراط‌گرایان پنهان شده در آنجا از افغانستان بر روی ارتش پاکستان، که از قبل با خشونت‌های فرقه‌ای دست و پنجه نرم می‌کرد، تحت فشار شدید قرار دادند.

سرانجام، دولت ژنرال پرویز مشرف سرکوب این افراط گرایان را در سراسر کشور آغاز کرد.

در جریان این سرکوب سال 2002، بسیاری از ستیزه جویان مانند حافظ مورد توجه سازمان های مجری قانون پاکستان قرار گرفتند و در همان سال، اداره تحقیقات جنایی پلیس کراچی حافظ را دستگیر کرد.

اولین بازداشت حافظ قاسم

 فیاض خان افسر سابق نیروی پلیس در سمت رئیس پلیس کراچی در زمان دستگیری حافظ قاسم رشید در سال 2002، رئیس تیم بازداشت کننده بود.

وی در اظهاراتی گفته است که پس از خارج کردن حافظ از سلولش جهت انجام عملیات بازجویی، او به سمت نیروی پلیس حمله کرد و با شکستن میز شیشه ای، از آن به عنوان سلاح استفاده و ضمن زخمی کردن یک نیروی پلیس، با گذاشتن این شیشه بر روی گردن خود، تهدید به خودکشی در صورت عدم آزادی، کرد اما سپس اوضاع به سختی کنترل شد. پس از کنترل اوضاع، وی را به سلولش بردیم.

فیاض خان افزود: او تا آن زمان، در هیچ اقدام خشونت آمیزی در داخل پاکستان شرکت نکرده بود، اما با همکاری همکاران ستیزه جو، عملیات جمع آوری اطلاعات جهت اقدامات خشونت آمیز و ترور افسران پلیس را آغاز کرده بود و به همین منظور برای جمع آوری اطلاعات سید کمال شاه بازرس کل پلیس وقت کراچی، در مسجدی در منطقه دیفنس در کنار او نماز خوانده بود.

بر اساس گزارش، حافظ قاسم که ابتدا به اتهام حمل باروت و سلاح‌های غیرمجاز دستگیر شده بود، تنها پس از شش ماه به دلیل نداشتن مدارک و شواهد، با قرار وثیقه آزاد شد، اما در سال 2003 پس از بازگشت از جلسه دادگاه، نیروی اداره تحقیقات جنایی پلیس کراچی CID مجددا وی را بازداشت کرد.

در گزارش آمده است که حافظ قاسم در بازجویی به نیروی پلیس گفته بود که این بار با گذراندن 3 الی 4 ماه در بازداشت، آزاد شده و مجددا رفت و آمد خود به دفتر سپاه صحابه را ازسر گرفته بود و این بار با شخصی به نام عبدالله الیاس معروف به تیمور، دیدار کرد. در همین بین شفیق الرحمن مسئول شعبه کراچی سپاه صحابه در اقدام ترور به هلاکت رسید و تیمور در زمان تدفین قاری شفیق، به حافظ قاسم گفت در واکنش به این اقدامات و انتقام گرفتن، باید کاری انجام دهیم.

فیاض خان افسر پلیس کراچی اظهار داشت که صحبت های تیمور نقطه آغاز عملیات های فرقه گرایانه حافظ شد و وی به همراه همدستانش برای حمله به نیروی پلیس تلاش کرد.

وی افزود: برای این منظور تصمیم گرفته شد که مقر CID در منطقه سول لائنز با راکت مورد هدف قرار گیرد. راکت در خط راه آهنی که از پشت دفتر CID عبور می کرد پرتاب شد، اما شاید به دلیل هدف گیری اشتباه، راکت به جای اصابت به دفتر CID، در منطقه گورو مندر در قلب شهر فرود آمد، اما از منابع دریافتیم که چه کسی پشت این حمله است. حافظ قاسم به حدی خطرناک است که گروهش سعی کردند به ژنرال مشرف حمله راکتی کنند و برای این منظور راکت های مشابهی در فرودگاه کراچی نصب شد.

بسیاری از افسران دخیل در دستگیری او در ادارات مختلف پلیس در تعقیب دائمی او بودند و در سال 2005 وی دوباره توسط دایره مبارزه با تروریسم پلیس کراچی بازداشت شد و این بار تحت پرونده حمله راکتی به دفتر سی آی دی، مجبور شد 4 سال را در زندان مرکزی کراچی بگذراند. این بار او در زندان با شخصی به نام وسیم ملقب به بارودی از اعضای لشکر جهنگوی آشنا شد و تماس های او در زندان و خارج از آن با این ستیزه جویانی که به همراه تفکر جهادی دارای افکار تکفیری نیز بودند، افزایش یافت. حافظ به تدریج با شخصیت های عالی رتبه تکفیری تروریستی لشکر جهنگوی چون عطاء الرحمن ملقب به نعیم بخاری، صالح پتان و دیگر افراد آشنا شد و کل این گروه به شبکه ای تبدیل شد که بدون تحریک به خشونت فرقه ای می پرداخت.

حافظ قاسم در زندان با وسیم ملقب به بارودی از اعضای لشکر جهنگوی آشنا شد.

 

اعتراف به وقایع

براساس گزارش های جمع آوری شده از نهاد های مختلف نیروی پلیس، رینجر و نهادهای امنیتی پاکستان، حافظ قاسم در 34 پرونده ترور دست داشته است.

به گفته بازپرس، حافظ قاسم در اعترافاتش گفته است که او به دستور صالح پتان از اعضای لشکر جهنگوی پس از جمع آوری اطلاعات و تعقیب محمد اسرار اعوان معاون رئیس پلیس کراچی، این اطلاعات را تحویل صالح پتانی داد که واسطه ای میان عطاء الله ملقب به نعیم بخاری و حافظ بود.

تیم تیراندازان صالح پتان پس از دستیابی به این اطلاعات، مورخه 21 جولای 2012 میلادی (31 تیر 1391) اعوان معاون رئیس پلیس را در محدوده کلانتری جمشید هدف قرار دادند. اعوان و محافظ وی در این حمله به شدت زخمی شدند درحالیکه طی تیراندازی پاسخی محافظ، مهاجمان متواری شدند اما حافظ قاسم برای مشاهده از نزدیک این حمله، در سمت دیگر خیابان ایستاده بود.

حافظ قاسم مورخه 19 ژانویه 2012 (29 دی 1390) شخصا پس از تعقیب بازرس اصغر تارر وی را به دلیل شیعه بودن، به ضرب چندین گلوله ترور کرد.

حافظ قاسم به بازپرسان پلیس و دیگر نهادهای امنیتی گفت که دو افسر پلیس که در 29 سپتامبر 2012 (8 مهر 1391) کشته شدند، افسران زندان مرکزی کراچی پیر مسعود احمد و عبدالرزاق عباسی نیز توسط وی در نزدیکی نیپا چورنگی مورد اصابت گلوله قرار  گرفته و کشته شدند.

ترور رضا حیدر نماینده مردمی در مجلس ایالت سند

براساس اعترافات حافظ قاسم، اخلاق پرویز وابسته به لشکر جهنگوی به وسیم بارودی مورخه 2 اوت 2012 میلادی (12 مرداد 1391) اطلاع داد که مادربزرگ وی فوت کرده است و نماز جنازه او در مسجد منطقه دفتر انکوائری واقع در ناظم آباد کراچی برگزار می شود و رضا حیدر عضو مجلس ایالتی و عضو جنبش ملی متحد MQM نیز برای عرض تسلیت و شرکت در نماز جنازه به آنجا خواهد آمد و او دوست شوهر خاله ام است.

درپی کسب این اطلاعات، حافظ قاسم به همراه تیم خود وسیم بارودی و عبدالله معروف به تیمور به محل رسیدند. رضا حیدر در این بین در انتظار آوردن جسد، در اطراف سرویس بهداشتی مسجد ایستاده بود. عبدالله تیمور نخست با سلاح کلت، محافظ رضا حیدر به نام محمد خالد خان را هدف تیراندازی قرار داد و از وی اسلحه اس ام جی رسمی را ربود. درحالیکه رضا حیدر برای محافظت از خود به سمت داخل مسجد فرار کرد، حافظ قاسم با شلیک 4 گلوله سعی کرد او را هدف قرار دهد که موقف نشد؛ اما عبدالله تیمور با اسلحه رسمی که ربوده بود، با شلیک 8 گلوله رضا حیدر را هدف قرار داده و ترور کرد.

حافظ قاسم در اعترافاتش گفته بود که رضا حیدر را به جرم شیعه بودن ترور کرده اند.

نهادهای امنیتی پاکستان حامی تروریست های تکفیری چون لشکر جهنگوی و سپاه صحابه

حافظ قاسم در اعترافات خود به تمامی 34 اقدامات خود در زمینه ترور اعتراف کرده و نهادهای امنیتی و پلیس را از جزئیات این عملیات ها که از سال 2010 تا 2012 انجام شده اند، آگاه کرده است.

اینجا سوالاتی به وجود می آیند....

اولاً اینکه چگونه می شود که قاتلی مانند حافظ قاسم را که ده ها جان گرانبها را فقط به دلیل اختلاف در مذهب یا عقیده گرفته است، هر بار با وجود دستگیری به این راحتی آزاد می شود و دیگر اینکه آیا او در قتل امجد صابری نیز دست داشت یا خیر؟

حافظ قاسم با عبدالله الیاس ملقب به تیمور در دفتر سپاه صحابه واقع در ناگن چورنگی کراچی ملاقات کرد.

 

در نشریه روزنامه جنگ پاکستان در روز چهارشنبه 25 اکتبر، با اشاره به بیانیه پلیس گزارش شد که قاسم رشید ملقب به بلال ملقب به گنجا فرزند عبدالرشید، وابسته به گروه افراطی فرقه ای لشکر جهنگوی، از منطقه پتیل پاره کراچی دستگیر شده است. به گفته پلیس، متهم مدتی پیش از زندان آزاد شد و در مدت بازداشت به اداره شبکه خود از زندان ادامه داد و در بسیاری از حوادث از جمله قتل قوال امجد صبری از طریق همکارانش عاصم ملقب به کیپری و اسحاق متخلص به بوبی دست داشت.

با کمال تعجب همراه با جزئیات دستگیری حافظ در روزنامه های پاکستانی و رسانه های دیگر از جمله دیلی جنگ، موضع برخی دیگر از افسران دایره مبارزه با تروریسم پلیس CTD نیز منتشر و پخش شد مبنی بر اینکه متهم که از سوی ماموران CTD به عنوان دخیل در برخی پرونده ها معرفی شده است، "این اشتباه است که او را در بسیاری از این حوادث دخیل قرار دهیم."

به نقل از روزنامه انگلیسی دان در روز چهارشنبه 25 اکتبر، راجا عمر خطاب افسر ارشد CTD می گوید که حافظ قطعاً یک تروریست بسیار خطرناک (سرشناس) است و همچنین معاون امیر لشکر جنگوی در کراچی بوده است، اما او در کشتن امجد صابری یا سربازان ارتش نقشی نداشته است و سی تی دی با دخیل کردن او تحت این پرونده ها، مرتکب اشتباه بزرگی می شود.

پس چرا پلیس حافظ را در پرونده امجد صابری دخالت می دهد؟

این سوال توسط یک افسر پلیس که در گذشته عضو رهبری عالی پلیس سند و کراچی بود و هنوز در یک پست مهم قرار دارد، پاسخ داده شده است.

این مقام یه شرط عدم افشای هویتش گفت: " در این کشور فقط پلیس همه چیز نیست. همان افرادی که (عاصم کیپری و اسحاق بوبی) تحت پرونده قتل امجد صابری دستگیر شده اند، همان ها دخیل هستند. آنها پس از بازجویی و تحقیقات بسیار حرفه ای دستگیر شدند و تیمی که هر دوی آنها را دستگیر کردند همگی از افسران پلیس بسیار ماهر و آگاه هستند. می دانیم که افسران پلیس نیز با مجرمان عادی توافق پنهانی می کنند، فساد مالی نیز اتفاق می افتد، اما این چیزی است که هیچ افسر پلیسی با گفتن دروغ جان و شغل خود را به خطر نمی اندازد. اگر او اقدامات یک تروریست را به گردن دیگری بیاندازد، تروریست ها او را می کشند و اگر دروغ او فاش شد، شغلش از دست می رود و اگر با مسائل تروریسم بازی کند، دولت نیز اقدام خواهد کرد. به همین دلیل است که من با مسئولیت زیادی می گویم که پلیس این تروریست را در پرونده ای قرار نمی دهد که او مرتکب نشده است. "شخص دیگری این کار را انجام می دهد". یک افسر در پلیس نه چنین ریسک بزرگی می کند و نه می تواند آن را بپذیرد. "

درحالیکه پلیس همه چیز را می داند، بنابراین چرا برخی از افسران پلیس دخالت دادن حافظ در پرونده قتل امجد صابری را اشتباه می دانند؟

در پاسخ به این سوال اظفر الاشفاق سردبیر شهری روزنامه انگلیسی دان، گفت که خود افسر CTD راجا عمر خطاب می‌گوید که طبق تحقیقات وی، امجد صابری توسط متهمان عاصم کیپری و اسحاق بوبی کشته شده و آنها مجرم نیز شناخته شده اند. اگر قتل صابری را به حافظ قاسم نسبت دهید، هر دو پرونده ضعیف می شوند و هردو با شک و تردید مواجه می شوند و به همین دلیل است که راجا عمر خطاب آن را اشتباه و نادرست می داند.

فیاض خان افسر سابق نیروی پلیس نیز می گوید که پرونده امجد صابری به خوبی مدیریت شده بود و همچنین من فکر نمی کنم که حافظ قاسم در قتل امجد صابری دخیل باشد. اگر واقعا او در این رویداد دست داشت، جاییکه به تمامی پرونده ها اعتراف کرده، به این نیز اعتراف می کرد. خبرچینان ما نیز هرگز به دخیل بودن او در این پرونده اشاره نکرده اند.

اما وقتی مأموران پلیس در همه سطوح می دانند حافظ قاسم چقدر خطرناک است و در چه حوادثی دست داشته است، چرا پلیس با وجود هر بار دستگیری در صدور حکم مجازات او در دادگاه، ناموفق عمل کرده است؟

روزنامه نگار اظفر الاشفاق می گوید اگر درخواست ارائه شده به دادگاه ضعیف باشد، چگونه دادگاه می تواند حکم مجازات را صادر کند؟ از طرفی دلیل دیگر، برنامه حفاظت از شاهدان نیز است که اجرایی نمی شود. هرچند شاهدان علیه متهمان در دادگاه حاضر می شوند اما متهم به راحتی آنها را می ترساند، هرچند حفاظت از شاهدان مسئولیت دولت است، اما دولت در این امر ناموفق عمل می کند.

خانواده های قربانیان تروریسم نیز به ضعف سیستم قضایی اشاره می کنند. خرم علی فرزند رضا حیدر نیز به دلیل مجازات نشدن جنایتکاران با گذشت 13 سال، از سیستم قضائی ناامید است.

فیاض خان نیز ضمن پذیرفتن ضعف های سیستم قضائی، با تفکر قدرتمند بودن متهمانی چون حافظ قاسم، موافق است.

به گفته فیاض خان: " سازمان هایی که مظنونینی مانند حافظ به آنها وابسته هستند، آنقدر قدرتمند هستند، آنقدر شبکه بزرگی هستند که اگر یکی از همدستانشان دستگیر شود، شاهدان و افسران پلیس را می کشند. آخرین باری که حافظ دستگیر شد، پرونده او در زندان جریان داشت و مورد بررسی قرار می گرفت. افسران پلیسی که برای رسیدگی به زندان می رفتند، او آنها را تهدید می کرد. نه تنها مقابل قاضی نیز تهدید می کنند، بلکه شخص قاضی نیز مورد تهدید قرار می گیرد. زمانی که متهم، قاضی و مأموران پلیس تحقیقات، مسئولان زندان را تهدید می کرد، شاهدان عادی از ترس به دادگاه نیامدند. مدتی خانواده های قربانیان نیز به دادگاه ها می آیند اما آنها نیز در برخی پرونده ها نمی توانند شهادت دهند. سپس این روند پیش می رود تا جاییکه 20 یا 25 مرتبه جلسه های رسیدگی به شکایات برگزار می شود و در نتیجه خانواده قربانی ناامید می شوند."

ارسال نظر

 
1