بلوچستان: به گزارش راز نیوز| خبرگزاری پاکستان "نیا دور" با انتشار مقاله خانم دکتر عایشه صدیقه با تیتر "موفقیت تحصن گوادر و دعوای درونی هیئت حاکمه (پاکستان)"، نوشت: جنبش های مردمی از عوامل ایجاد امید و تاثیر گزار هستند مثل تحصن مردمی گوادر در بلوچستان؛ هرچند این تحصن بسیار مهم بود، اما رسانه های پاکستان آن طور که باید، به این موضوع نپرداخته و نه تنها این موضوع بازتاب بسیار کمی داشت، بلکه بررسی نیز نشد.
این گزارش که به نقل از ستون نویس به اسم دکتر عایشه صدیقه در خبرگزاری "نیادور" منتشر شده است، نویسنده می گوید: من در این محتوا سعی دارم به این تحصن با عینک هیئت حاکمه و نهاد های امنیتی پاکستان نگاه و آن را مورد بررسی قرار دهم.
وی می نویسد: بررسی و ارزیابی معادله قدرت نهایی، درس های مهمی برای آینده خواهد بود. شاید توافق صورت گرفته میان مولانا هدایت الرحمن (رهبر جنبش اعتراضی گوادر) و سروزیر ایالت بلوچستان مورخ 16 دسامبر (25 آذر)، به طور موقت برای مردم برخی منافع را داشته باشد اما می توانم بگویم که اگرچه توافقنامه امیدی در زمینه قدرت به مردم می دهد، اما زود است که بگوییم تشکیلات قدرتمند پاکستان نسبت به این موضع عقب نشینی خواهد کرد. بحث عمومی در مورد اعتراضات گوادر در رسانه های اجتماعی به طور ماهرانه بسیاری ازچیزها از جمله رقابت بین حاکمان ایالت بلوچستان و هماهنگی اهداف ژئوپلتیکی تشکیلات حاکم را پنهان می کند.
ماهیگیری غیرقانونی در پاکستان
نویسنده، خانم عایشه می گوید: خوب به سمت توافق صورت گرفته حرکت می کنیم که براساس آن به ماهیگیران (بلوچ) وعده داده شده تا علاوه بر اقدام علیه ماهیگیری غیرقانونی یعنی صید غیرقانونی ترال ها در مرز های دریایی ، تعداد ایست بازرسی ها کاهش یافته و تسهیلات برای تجارت در مرز مشترک با ایران فراهم خواهند شد. از طرفی عمران خان نخست وزیر پاکستان نیز آمادگی خود برای تدوین یک استراتژی جهت کمک به ماهیگیران بلوچ قربانی طوفان و آزاد سازی کشتی های توقیف شده را اعلام کرده است.
بخوانید: تحصن 28 روزه مردم گوادر نتیجه داد، توجه عمران خان به این موضوع
هرچند تعداد ایست بازرسی ها کاهش خواهد یافت و اقداماتی نیز علیه صید غیرقانونی ترال ها صورت می گیرد، اما به نظر می رسد هیئت حاکمه پاکستان نسبت به اعتراضات نیز سعی داشت هرچه زودتر آنها را متوقف سازد همان طور که در سال 2017 میلادی درپی تظاهرات تحریک لبیک پاکستان با دادن رشوه به معترضان این کار را کرد. همچنین ویدیویی نیز در فضای مجازی منتشر شد که در آن دیده شد، سروزیر ایالت بلوچستان پس از دیدار با مولوی هدایت الرحمن درحال توزیع پول بین بچه های بلوچ است.
اما نکته ای که این جا قابل توجه است، این است که اعتراضات گوادر به حق بود و نمی توان آنها را با تحریک لبیک مقایسه کرد. گوادر را می توان به الماسی در تاج اهداف ژئوپلتیک پاکستان و سی پیک تشبیه کرد و مردم آن را به نگینی در لجن محرومیت و فقر؛ مردم محلی گوادر که اکثریت آنها ماهیگیر هستند با مشکلات اقتصادی و همچنین بحران شدید برق در گوادر مواجه هستند.
به گفته نویسنده: صید غیرقانون ترال ها در واقع یک مشکل واقعی است که به دهه 1990 میلادی باز می گردد، زمانیکه توافق محرمانه ای بین اداره شیلات ایالت بلوچستان و برخی از صاحبان ترال های غیر محلی امضاء شد. زماینکه صاحبان کشتی های ترال مخصوصا متعلق به ایالت سند شروع به سرمایه گذاری کرده و به مقامات ایالات سند و بلوچستان رشوه دادند، از آن زمان اوضاع بدتر شده است. تلاش های دولت ایالتی در سال 2002 میلادی برای ایجاد اداره "نیروی دریایی" جداگانه ای جهت مهار صید ترال ها بی ثمر بود ؛ این نهاد تازه تاسیس شده هیچ ارتباطی با منافع ماهیگیری چینی که در سال 2016 میلادی با ورود سی پیک ظهور کرد، نداشت. ترال های بزرگ چینی نه تنها ماهی بیشتری را از سواحل بلوچستان صید می کنند، بلکه از ماهی سفید کوچکی به نام "پامفرت" که این منطقه به آن مشهور است نیز دریغ نمی کنند.
بخوانید: نگرانی ماهیگیران بلوچ و سندی از ورود کشتی های چینی به آبهای بلوچستان و سند
سیاست مولوی هدایت الرحمن
این بسیار مهم است و به خوبی نشان می دهد که مولانا هدایت الرحمن به اندازه تجزیه طلب های بلوچ با فشار زیاد از سوی هیئت حاکمه مواجه نبوده است. دخالت مولانا هدایت الرحمن در جنبش گوادر را باید در دو زمینه بسیار مهم بررسی کرد. اول اینکه او یک شهروند معمولی نیست بلکه دبیرکل حزب جماعت اسلامی در بلوچستان است و این حزب از دیرباز حامی و شریک ارتش پاکستان در بلوچستان بوده است و این به این معنی است که تشکیلات پاکستان بسیار مطمئن است که می تواند از آن برای مذاکره و دستیابی به اهداف ژئوپلتیکی خود بدون متحمل شدن خطر ارائه امتیاز به مردم محلی، استفاده کند.
نویسنده در ادامه مقاله تحلیلی خود می گوید: جنبش ملاهای مذهبی یا جنبش تحت رهبری آنها یادآور تاکتیک های قدیمی هیئت حاکمه پاکستان است که علیه آمریکا به کار گرفته شده و اکنون روی چین آزمایش می شود. علیرغم تاکید بر مشارکت عمیق چین و پاکستان، تشکیلات نظامی پاکستان نگران است که به پکن "فضای زیادی" داده نشود. برای پاکستان بسیار مهم است که اطمینان حاصل کند که چین رفتاری که با سریلانکا یا مشتریان آفریقایی اش داشته است، با پاکستان نیز نداشته باشد.
موضوع دوم این است که هدایت الرحمن برای کسب محبوبیت مردمی به لفاظی ناسیونالیستی متوسل می شود و این بدان معنا نیست که او رابطه خود با جماعت اسلامی را رها کند. حزب او تنها حزبی است که رهبری آن در چند ماه گذشته از گوادر بازدید کرده است و سپر ناسیونالیستی، به عقب راندن نیروهایی مانند حزب ملی مردمی بلوچستان BNP که از مدتی طولانی پیروز انتخابات بوده، کمک خواهد کرد.
هدایت الرحمن همچنین از سوی رهبران آزادی خواهی چون دکتر نذر الله نیز حمایت می شود. شاید این حمایت به این دلیل است که آنها فکر می کنند مولانا هدایت الرحمن می تواند جنبش را بدون هدف قرار گرفتن توسط تشکیلات نظامی، رهبری کند. این یک حقیقت است که جدایی طلب ها قائل به هدر دادن پتانسیل خود در زمینه انتخابات پاکستان نیستند. نویسنده اظهار داشت: من با تجزیه طلب های بلوچ و رهبران ملی گرا صحبت کرده ام و براساس حرفهایشان می توانم بگویم که آنها هیچ طرح یا استراتژی جایگزین دیگری برای رهبری تحصن گوادر نداشتند. هدایت الرحمن فرد بسیار باهوشی است که از طریق ایدئولوژی حزبش حواس مردم را پرت نمی کند، او تا به حال این تصور را که یک ملی گرا است، را نشان داده؛ او در یک گفتگوی توییتری به افراسیاب ختک گفته است که می خواهد ملی گرا های بلوچ را به سیاست های ناسیونالیستی بازگرداند و می خواهد نماینده مردم باشد.
دعوای داخلی هیئت حاکمه
نویسنده می گوید: تاجایی که بحث از سبک ترکیب فضل الرحمن (رهبر جمعیت علمای اسلام ف)، هدایت الرحمن و خادم رضوی (رئیس اسبق تحریک لبیک پاکستان) باشد، هیئت حاکمه شاد به نظر می رسد. زیرا این ترکیب می تواند در آینده در افق سیاسی بلوچستان ظهور کند. یک مولوی عاشق پول و بی ادب گزینه مناسبی برای تشکیلات نظامی پاکستان جهت مدیریت امور سیاسی بلوچستان می باشد. از افغانستان گرفته تا پاکستان، به نظر می رسد که تشکیلات نظامی در حال و هوای حمایت و تشویق جناح راست مذهبی است.
به گفته این تحلیل: یکی دیگر از جوانب مدیریت اعتراضات و وارد کردن هدایت الرحمن به تحصن گوادر می تواند حاکی از شکاف در هیئت حاکمه نظامی پاکستان باشد. همچنین تنشی بین نیروهای قدرتمند سپاه مرزی، سازمان اطلاعات پاکستان ISI و فرماندهی نظامی در کویته وجود دارد. مردم گوادر و بقیه بلوچستان به این واقعیت شهادت خواهند داد که نیروی سپاه مرزی FC قدرت واقعی در ایالت بلوچستان است، همانطور که یک بوروکرات ارشد سابق به من (نویسنده) گفت که اف سی نیرویی است که بلوچستان را کنار هم نگه داشته است و در طول سال ها شکل سلطنتی به خود گرفته است، حتی سازمان اطلاعات ISI نیز به FC متکی است. این نهاد ظالم مسئول اکثر ربایش مردم بلوچ، تهدیدی برای زندگی مردم عادی و فراتر از هرگونه پاسخگویی (به دیگر نهاد ها و دادگاه ها در زمینه فعالیت ها) می باشد.
نویسنده در ادامه تحلیل خود در زمینه قدرت نیروی سپاه مرزی در بلوچستان می گوید که حتی وزیر ارشد ایالت بلوچستان نیز مقابل بازرس کل نیروی سپاه مرزی IG FC مقامی ندارد و بوروکرات های مدنی جرأت نمی کنند به افسران این نهاد چیزی بگویند. چیزی که این قدرت را جالب تر می کند این است که بازرس کل همچنین قدرت توزیع مقدار زیادی از ثروت غارت شده میان ارتش و دیگر نهاد های امنیتی را دارد.
ناگفته نماند که منابع بلوچ در گزارش هایی که از ربایش اجباری مردم بلوچ طی یورش نیروهای سپاه مرزی منتشر می کنند مدعی می شوند که این نیروها علاوه بر بی احترامی به خانواده ها، تمامی اشیاء قیمتی را به غارت می برند.
خانم عایشه صدیقه می گوید که کنترل ترافیک روزانه، نظارت بر تجارت غیرقانونی بنزین و گازوئیل، گمرک وسایل نقلیه، فرش، مواد مخدر و در کل چیزی نیست که در چنگ این نهاد نباشد یا سپس غرامت آن را دریافت نکند. حتی ژنرال راحیل شریف فرمانده اسبق ارتش پاکستان نیز برای پاکسازی این نهاد از اقدامات این چنینی در سال 2016 میلادی 11 تن از افسران نیروی سپاه مرزی که مشغول فعالیت در بلوچستان بودند را دستگیر کرد، اما کار به جایی نرسید. نویسنده در پایان با بازگشت به اصل موضوع توافق انجام شده میان سروزیر ایالت بلوچستان و مولوی هدایت الرحمن، می گوید که به همین دلیل است که اعلام برکناری برخی پست های بازرسی توسط وزیر ارشد ایالت بلوچستان فراتر از تحقق خواسته های واقعی است، زیرا این اقدام می تواند تاکتیک یکی دیگر از نهاد های امنیتی برای کنترل مجدد نیروی سپاه مرزی FC باشد.
در حقیقت تحصن مردم گوادر یک اقدام سیاسی سنجیده شده ای بود که در کسب موفقیت بزرگ شکست خورد.