خبر فوری

 
شکست اسلام آباد در اتخاذ سیاست طالبان خوب و طالبان/عدم همکاری کابل در مقابله با تحریک طالبان پاکستان
کد خبر :1368280459

11:45 1400/11/25


برچسب ها : پاکستان و طالبان, تحریک طالبان پاکستان, توافق دوحه, دولت پاکستان, طالبان افغانستان, طالبان خوب, عمران خان, مذاکرات آمریکا و طالبان, هیئت حاکمه نظامی پاکستان, هیبت الله آخوندزاده,

تا چندین دهه پاکستان با هدف سرکوب طالبان پاکستانی یعنی تحریک طالبان پاکستان(TTP) سیاست حمایت از طالبان افغانستان را به پیش گرفت، پس از به روی کار آمدن طالبان در راس امور کشور در افغانستان شاید به ظاهر این مفهوم به ذهن رسد که اسلام آباد جنگ دیرینه خود را پیروز شده است اما بنابر مشاهدات به نظر می رسد اسلام آباد قربانی این بازی مجاهدان در دو کشور پاکستان و افغانستان باشد.


تا چندین دهه پاکستان با هدف سرکوب طالبان پاکستانی یعنی تحریک طالبان پاکستان(TTP) سیاست حمایت از طالبان افغانستان را به پیش گرفت، پس از به روی کار آمدن طالبان در راس امور کشور در افغانستان شاید به ظاهر این مفهوم به ذهن رسد که اسلام آباد جنگ دیرینه خود را پیروز شده است اما بنابر مشاهدات به نظر می رسد اسلام آباد قربانی این بازی مجاهدان در دو کشور پاکستان و افغانستان باشد.

در 24 مرداد 1400 پس از آنکه طالبان با ورود به کابل، کنترل افغانستان را به دست گرفت موجی از جشن و شادی کشور همسایه یعنی پاکستان را فرا گرفت و عمران خان نخست وزیر این کشور تنها یک روز پس از به روی کار آمدن طالبان در سخنانی اظهار داشت: افغان ها زنجیر غلامی را شکستند.

نخست وزیر پاکستان که از سوی منتقدان با نام «طالبان خان» شناخته می شود، به دلیل اظهار نظرهای خود علیه غرب زبانزد است زیرا مواضع وی همواره با اهداف ژئواستراتژیک شبکه گسترده اطلاعاتی پاکستان به سرپرستی ارتش این کشور و سازمان اطلاعات پاکستان موسوم به آی اس آی هماهنگ بوده و هست.

تاریخ بیانگر آن است که اسلام آباد علی رغم انکار مکرر خود مبنی بر حمایت از طالبان افغانستان، همواره حامی این گروه بوده و مناطق امن خود را در اختیار آن قرار می داد. حقیقت امر این است که حضور طالبان در عرصه قدرت در افغانستان هدف اصلی سازمان آی اس آی پاکستان بود، موضوعی که واشنگتن آن را سیاست دوگانه اسلام آباد در زمینه مبارزه با تروریسم خواند.

این موضوع در محافل اطلاعاتی و امنیتی پاکستان به محور تمسخر آمریکا تبدیل شده است که می توان آن را از اطلاعاتی که بعضا در میان مردم عامه مورد بحث قرار می گیرد متوجه شد.

در سال 2014 میلادی در زمان اوج جنگ آمریکا در افغانستان، ژنرال حمید گل رئیس وقت سازمان آی اس آی پاکستان در برنامه گفتگوی تلویزیونی «جوک نایت(شب خنده)» حضور یافت. وی که ریاست بخش جاسوسی پاکستان برای پایان جنگ سرد را نیز بر عهده داشت، در این برنامه تلویزیونی، با اشاره به نقش پاکستان در شکست اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980 در افغانستان گفت: زمانی که تاریخ به رشته تحریر درآید این موضوع ذکر خواهد شد که آی اس آی با همکاری آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی را در افغانستان شکست داد.

وی همچنین افزود: یک روز هم خواهد آمد که گفته خواهد شد آی اس آی با همکاری آمریکا، آمریکا را شکست داد.

جدای از شکست و یا عدم شکست آمریکا در افغانستان، می توان گفت پس از گذشت 6 ماه از به روی کار آمدن طالبان در افغانستان، اکنون این طنز تلخ در حال تکرار برای پاکستان است، بدین معنی که طالبان با کمک پاکستان، پاکستان را شکست داد.

علی رغم آنکه طالبان در دو کشور پاکستان و افغانستان دو گروه جداگانه و متمایز می باشند، اما آنان دارای یک نظریه مشترک و وفاداری نسبت به یکدیگر هستند، امری که تحریک طالبان پاکستان آن را پس از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان تجدید نمود.

اگرچه اسلام آباد سیاست «طالبان خوب و طالبان بد» را به پیش گرفته است و طالبان موجود در آن سوی مرزهای غربی خود یعنی طالبان افغانستان را به عنوان یک قدرت اعتدالی و اسلام گرا و قدرتی برای برقرای توازن علیه همسایه شرقی و دشمن دیرینه خود یعنی هند می داند و طالبان بد یعنی تحریک طالبان پاکستان که هدف اصلی آن سرنگونی دولت اسلام آباد و اجرای حکومت اسلامی است را یک خطر تروریستی برای خود می پندارد. اما مقامات اسلام آباد بلافاصله پس از حملات اخیر تحریک طالبان در ایالت های خیبر پختون خوا و بلوچستان که منجر به جان باختن دست کم  9 تن از نظامیان پاکستان شد، انگشت اتهام را به سوی افغانستان و هند نشانه رفته و این دو کشور را به عنوان عاملان پشت پرده این حملات معرفی نمودند.

در بیانیه ای که آخر هفته گذشته منتشر شد، اسلام آباد با محکوم نمودن استفاده تروریست ها از سرزمین افغانستان در انجام حملات متعدد علیه پاکستان در سخنانی هشدار آمیز اعلام نمود: امیدواریم دولت موقت افغانستان در آینده اجازه اینگونه فعالیت های ضد پاکستان را به هیچ گروهی ندهد.

این اظهار نظر مقامات اسلام آباد مبنی بر استفاده از خاک افغانستان در انجام حملات تروریستی علیه پاکستان، تنها چند روز پس از گزارش سازمان ملل متحد با موضوع افغانستان مطرح گردید. در گزارشی که از سوی سازمان ملل متحد در خصوص اوضاع امنیتی افغانستان منتشر شد آمده است: طالبان در زمینه محدود نمودن فعالیت گروه های تروریستی غیر بومی در خاک افغانستان عملکرد ناموفقی داشته است.

تیم نظارت شورای امنیت سازمان ملل متحد در این گزارش خود با اشاره به گروه های تروریستی القاعده، دولت اسلامی(داعش) و گروهک های وابسته به آن گفته است: برخلاف انتظارات ما گروه های تروریستی در شرایط فعلی افغانستان بیش از هر وقت دیگری از آزادی برخوردارند.

این در حالی است که طالبان افغانستان با رد این گزارش سازمان ملل متحد اعلام نمود: از زمانی که امارت اسلامی حاکمیت کامل کشور را به دست گرفته است، امنیت مثال زدنی در افغانستان مشاهده می شود.

البته به اعتقاد بسیاری از مردم افغانستان از جمله اعضای ربوده شدن انجمن حمایت از زنان(که از چندین هفته ناپدید شده اند) و اعضای اقلیت شیعیان هزاره(که در حملات خونین شاخه خراسان دولت اسلامی داعش هدف قرار گرفته اند)، این بیانیه طالبان ادعایی بیش نیست.

از سوی دیگر افزایش حملات تروریستی طی چند هفته اخیر در پاکستان پرسش های متعددی را در خصوص خطر گسترش تفکر جهادی و همچنین سیاست «بازی طولانی» ارتش پاکستان در حمایت از طالبان افغانستان مطرح می کند.

مایکل کوگلمن عضو مرکز تحقیقاتی و اتاق فکر ولسون واقع در واشنگتن در گفتگو با خبرگزاری فرانس-24 اظهار داشت: پاکستان از چند سال گذشته همواره خواهان انجام اقدامات گسترده از سوی دولت کابل برای متوقف نمودن فعالیت گروه های ضد پاکستان از داخل خاک افغانستان بود، پس از آنکه طالبان زمام دولت در این کشور را بر عهده گرفت، امید می رفت علاوه بر آنکه یک دولت متحد پاکستان در منطقه شکل خواهد گرفت، پاکستان در زمینه مقابله با تروریسم نیز از همکاری کابل بهره مند شود اما بر خلاف انتظارات، پاکستان در حال حاضر با خطرات شدید امنیتی مواجه است، در حال حاضر علاوه بر احیای فعالیت های طالبان پاکستان ما شاهد تشدید حملات گروه های تجزیه طلب بلوچ نیز هستیم.

عایشه صدیقه عضو گروه مطالعات جنگ در کالج کینگز لندن در مصاحبه با خبرگزاری فرانس-24 گفت: این بدین مفهوم است که طالبان(افغانستان) یک دوست آسان نیست. پاکستان حمایت های خود از طالبان را تداوم بخشیده است اما توانایی و نفوذ لازم برای متقاعد نمودن طالبان جهت کنترل تحریک طالبان پاکستان را ندارد.

به گفته کوگلمن این مسئله به مبحث «سیاست و صلاحیت» باز می گردد. این موضوع را می توان با اطمینان گفت که طالبان از چندین سال به مقاومت خود ادامه داد و این گروه حتی توانایی مقابله با تحریک طالبان پاکستان را دارد، اما به اعتقاد من مهمترین مسئله به نیت و خواست قلبی باز می گردد، طالبان قائل به استفاده از جبر و فشار در رویکرد خود نسبت به تحریک طالبان پاکستان نیست، زیرا دارای روابط بسیار نزدیکی با این گروه است، بالاخره تمامی گروه های مسلح اسلامی از یک تفکر منشا گرفته و اهداف مشترکی را دنبال می کنند.

کنور خلدون شاهد روزنامه نگار و نویسنده برجسته پاکستانی در مقاله ای که در پایگاه “The Development” منتشر شده عنوان نموده است: «پس از دو دهه اتخاذ سیاست طالبان خوب و طالبان بد، اکنون اسلام آباد با نتایج نگران کننده اتخاذ سیاست پاکستان خوب و پاکستان بد از سوی حامیان افغان خود مواجه است.

وی افزود: همکاری اسلام آباد با طالبان در مقابله با نیروهای نظامی خارجی به رهبری آمریکا اقدام «خوب» پاکستان برای طالبان شناخته می شد، اما اکنون چشمداشت پاکستان از طالبان برای جبران مرحمت­های گذشته برای طالبان افغانستان غیر قابل تحمل است.

نکته قابل توجه و حیرت انگیز این است که طالبان افغانستان تنها لحظاتی پس از به روی کار آمدن در کابل در 24 مرداد ماه سال جاری، خواهان رهایی افغانستان از متحد خود یعنی پاکستان شد، از سوی دیگر این گروه پس از بر عهده گرفتن زمام امور کشور هزاران تن از زندانیان تحریک طالبان پاکستان از جمله فقیر محمد معاون سرکرده این گروه را از زندان های افغانستان آزاد نمود. به دنبال این اقدام طالبان افغان، گروه تحریک طالبان نیز با تمجید از پیروزی طالبان در افغانستان بیعت خود با هیبت الله آخوندزاده سرکرده طالبان افغانستان را اعلام نمود.

بیش از یک دهه قبل، از زمانی که جنگجویان تحریک طالبان پاکستان مورد توجه واقع شدند، مسئولیت صدها حملات تروریستی از جمله حمله تروریستی سال 2014 میلادی به یک مدرسه ابتدایی متعلق به ارتش پاکستان در شهر پیشاور واقع در شمال غربی این کشور که در آن 150 کودک دانش آموز مورد قتل عام واقع شدند متوجه این گروه تروریستی شد. علی رغم تمامی این جنایات، پاکستان در متقاعد نمودن طالبان افغانستان برای انجام اقدامات علیه گروه های پاکستانی اش ناموفق ماند. بالعکس طالبان افغان پیشنهاد میانجیگری میان تحریک طالبان پاکستان و اسلام آباد برای انجام مذاکرات را ارائه نمود، اقدامی که گام نخست آن از جانب اسلام آباد برداشته شد و در نهایت به توافق دو طرف در ماه نوامبر برای اجرای آتش بس یک ماهه منجر گردید. اما پس از پایان مدت زمان اجرای آتش بس در 9 دسامبر حملات تحریک طالبان پاکستان علیه نیروهای مسلح پاکستان مجددا از سرگرفته شد.

در عرصه نظامی، پاکستان از توانایی لازم برای انجام عملیات در خاک افغانستان برای هدف قرار دادن مواضع تحریک طالبان برخوردار است، اما این اقدام می تواند به ایجاد مناقشه با دولت جدید افغانستان منجر گردد.

مایکل کوگلمن در این باره می­گوید: پیش از تصرف کابل توسط طالبان، پاکستان از همکاری اطلاعاتی و حملات پهپادی آمریکا علیه مواضع تحریک طالبان برخوردار بود، در نتیجه این همکاری ها در سال 2012 حکیم الله محسود و در سال 2018 نیز جانشین وی مولوی فضل الله به همراه چندین فرمانده ارشد تحریک طالبان به هلاکت رسیدند. اما علی رغم تمامی این اقدامات، پاکستان همواره از عدم همکاری واشنگتن در زمینه مقابله با تروریسم گلایه­مند بود. در شرایط کنونی امکان هیچگونه همکاری از جانب آمریکا با پاکستان در مقابله با تروریسم وجود ندارد، زیرا اکنون تحریک طالبان پاکستان اولویت آمریکا نیست.

وی خاطرنشان کرد: پاکستان نباید نسبت به دریافت کمک های مالی از آمریکا برای مقابله با تروریسم امیدوار باشد، زیرا در حال حاضر واشنگتن توجه خود را بر روی مقابله با القاعده و دولت اسلامی(داعش) و دیگر خطرات پیش روی منافع ملی آمریکا متمرکز نموده است.

از سوی دیگر جبهه جدید و خطرناکی در ایالت بلوچستان که با افغانستان و ایران هم مرز می باشد در حال گشایش است، گروه های جدایی طلب بلوچ از چندین سال در ایالت جنوب غربی پاکستان، در سطح کوچکی به طغیان و شورش روی آورده اند که در نتیجه عقب ماندگی های سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است، زیرا دولت اسلام آباد علی رغم برخورداری ایالت بلوچستان از منابع معدنی وسیع، این سرزمین را به فقیر ترین ایالت کشور تبدیل نموده و از حداقل امکانات رفاهی و بهداشتی محروم نگاه داشته است.

طی هفته های اخیر حملات گروه های جدایی طلب بلوچ علیه نیروهای ارتش پاکستان به عملیات های خطرناک و نگران کننده ای تبدیل گشته است.

در آخرین حمله جدایی طالبان بلوچ، ارتش پاکستان پس از چهار روز مقابله و درگیری، موفق به پایان دادن به این حملات شد. این حملات از هفته گذشته با یورش همزمان مهاجمان جدایی طلب بلوچ به دو اردوگاه نظامی ارتش پاکستان در ایالت بلوچستان آغاز گردید. ارتش آزادی بخش بلوچ(BLA) از گروه های تجزیه طلب مسلح بلوچ مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت. طبق آمار رسمی ارتش پاکستان در این حملات 9 نظامی جان باختند.

چین به دلیل پروژه مشترک اقتصادی سی پک متحد بزرگ و مهم پاکستان است، کریدور اقتصادی چین-پاکستان موسوم به CPEC منطقه غربی چین موسوم به سنکیانگ را به بندر استراتژیک گوادر در ایالت بلوچستان متصل می کند.

طالبان در کابل، چین را به عنوان دوست افغانستان می پندارد و احتمال دارد که وی به درخواست پکن شبه نظامیان اویغور که در افغانستان حضور دارند را از این سرزمین اخراج کند، زیرا این خواست چین امری آسان برای طالبان است، در حالی که تحقق تقاضای پاکستان مبنی بر اقدام علیه برادران پشتون خود برای طالبان افغانستان دشوار و غیر ممکن است.

کوگلمن عضو مرکز تحقیقاتی و اتاق فکر ولسون گفت: در حالی که اتهام زنی میان پاکستان و هند و متعاقبا رد این اتهامات به امری عادی میان این دو کشور تبدیل شده است، اما حملات جسورانه و پیچیده اخیر در بلوچستان، خطر جدیدی را در زمینه امنیت منطقه ایجاد نموده است.

وی خاطرنشان کرد: اگرچه گمانه زنی هایی مبنی بر مداخله خارجی در این خصوص صورت می گیرد، اما حقیقت امر این است که آنچه که در بلوچستان رخ داد بی سابقه بود، حمله به دو اردوگاه سپاه مرزی ارتش پاکستان نشان دهنده پیچیدگی و ارتباط نزدیک میان این دو حملات می باشد که حاکی از احتمال دخالت قدرت های خارجی می باشد. در واقع مسئله این است که پاکستان همواره توجه خود را بر روی نقش قدرت های خارجی متمرکز می کند و این نکته را که تمامی این حملات در داخل پاکستان و با همکاری عناصر داخلی صورت می گیرد را مدنظر قرار نمی دهد.

در حال حاضر مقامات پاکستان از یک سو به جای آنکه موضوع جدایی طلبان بلوچ را با جدیت بنگرند، آن را به عناصر خارجی ارتباط می دهند و به دنبال متهم نمودن قدرت ثالث در این زمینه هستند. از سوی دیگر ارتش پاکستان از همکاری اطلاعاتی و نظامی آمریکا محروم مانده است، علاوه بر این وجود متحد ضعیف و غیر قابل اعتمادی همچون طالبان در کابل منجر شده است تامین امنیت و حفظ تمامیت ارضی برای پاکستان با دشواری و مشکلات مواجه گردد.

کوگلمن تصریح کرد: پاکستان در حال بازی با آتش است، اکنون طیف وسیعی از گروه های مخالف پاکستان در فعالیت علیه وی هستند و تمامی این شرایط زنگ خطر مشترکی برای امنیت مناطق آسیای جنوبی و آسیای مرکزی محسوب می گردد.

اما صدیقه عضو گروه مطالعات جنگ در کالج کینگز لندن، برخلاف کوگلمن معتقد است این خطرات موضوع جدیدی برای پاکستان نیست. وی اظهار داشت: عنصری از نتیجه معکوس در بازی پاکستان وجود دارد، پاکستانی می تواند ادعا کند این عناصر غیر دولتی بوده و تحت کنترل ما نیستند.

وی افزود: اگرچه مرگ نظامیان غم انگیز است اما این به نفع هیئت حاکمه نظامی پاکستان است، هیئت حاکمه نظامی هیچگاه متوجه نخواهد شد که فعالیت ها و اقدامات وی دچار تناقض است، قتل و تلفات جانی( از جمله جان باختن کودکان دانش آموز مدرسه پیشاور) تنها یک خسارت جزئی است که در تمامی جنگ ها رخ می دهد.

وی با اشاره به اظهارات جنجالی اسد دُرانی رئیس اسبق سازمان اطلاعات پاکستان(ISI) گفت: قربانیان حمله به مدرسه پیشاور در سال 2014 میلادی تنها به عنوان یک خسارت جزئی در برنامه استراتژیک سرویس های اطلاعاتی شناخته می شوند.

ارسال نظر

 
1