خبر فوری

 
آیا پاکستان به دنبال برقراری روابط رسمی با اسرائیل است؟
کد خبر :1924353741

17:06 1398/06/20


برچسب ها : اسراءیل, پاکستان و اسرائیل, پاکستان و ایران, پاکستان و عربستان سعودی, تل آویو, رژیم صهیونیستی,

پایگاه «خبرگزاری اسرائیلی هاآرتص» با انتشار مقاله‌ای در این خصوص، با عنوان «آیا پاکستان به دنبال برقراری روابط رسمی با اسرائیل است؟» به بررسی تاریخی تلاش‌های پاکستان و اسرائیل برای آغاز روابط دیپلماتیک و رسمی پرداخته است، این مقاله که توسط «کنور خلدون شاهد» یک روزنامه نگار پاکستانی‌الاصل قلم زده شده است در ذیل تقدیم می‌گردد:


 

اسلام آباد: پس از به روی کار آمدن عمران خان و حزب تحریک انصاف در نتیجه پیروزی در انتخابات مرداد ماه سال گذشته که به گفته بسیاری از کارشناسان سیاسی با حمایت‌های ارتش به‌عنوان حاکمان اصلی پاکستان منتخب گردیده است، زمزمه‌هایی در خصوص تلاش دولت عمران خان برای برقراری روابط با اسرائیل به گوش رسید، به صورتی که چندین ماه پیش از این، یک خبرنگار «خبرگزاری اسرائیلی هاآرتص» از حضور 10 ساعته هواپیمای حامل بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در فرودگاه اسلام آباد خبر داد که این خبر بلافاصله توسط مقامات پاکستان تکذیب گردید.

اکنون پس از گذشت چندین ماه و با توجه به آغاز بحران کشمیر در پی اقدام هند در لغو رتبه ویژه این منطقه، رسانه‌های خبری و شخصیت‌های رسانه‌ای پاکستان بار دیگر موضوع برقراری روابط با اسرائیل را مطرح و آن را گزینه‌ای برای جلب حمایت‌های خارجی در مقابل هند معرفی نمودند.

پایگاه «خبرگزاری اسرائیلی هاآرتص» با انتشار مقاله‌ای در این خصوص، با عنوان «آیا پاکستان به دنبال برقراری روابط رسمی با اسرائیل است؟» به بررسی تاریخی تلاش‌های پاکستان و اسرائیل برای آغاز روابط دیپلماتیک و رسمی پرداخته است، این مقاله که توسط «کنور خلدون شاهد» یک روزنامه نگار پاکستانی‌الاصل قلم زده شده است در ذیل تقدیم می‌گردد:

عمران خان نخست‌وزیر پاکستان و حامیان نظامی او آزادی بی‌سابقه‌ای را به رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها داده‌اند تا در مورد برقراری روابط با اسرائیل گفتگو کنند، ۱۴ سال پس از گذشت نشست دو جانبه میان پاکستان و اسرائیل، آیا اکنون شرایط برای یک حرکت رسمی به سمت برقراری روابط میان دو کشور مهیا شده ‌است ؟

زمانی که کامران خان , یک روزنامه‌نگار کهنه‌کار و سردبیر یکی از مهم‌ترین گروه‌های رسانه‌ای‌اش، با انتشار پیامی در صفحه توییتری خود نوشت: "چرا ما نمی‌توانیم علناً درباره جوانب مثبت گشایش کانال‌های مستقیم و آشکار ارتباطی با کشور اسرائیل گفتگو کنیم؟ او با هزاران پاسخ مختلف کاربران صفحه اجتماعی توییتر مواجه شد که همه آن‌ها شامل مخالفت و انتقاد نمی‌شد و برخی از کاربران آن را مورد استقبال قرار دادند.

مطرح شدن یک موضوع ممنوعه، یعنی بررسی جوانب بالقوه در روابط میان اسلام آباد و تل‌آویو، نشانه واضحی از یک دگرگونی و تغییرات است که اکنون وارد مسیر اصلی گفتمان شده است.

در حال حاضر برقراری روابط میان پاکستان و اسرائیل به یک موضوع داغ و جذاب در صفحات توییتر کاربران پاکستانی تبدیل گشته است و بسیاری از کاربران این سؤال را مطرح نموده‌اند که آیا خود دولت عمران خان مشوق مطرح شدن این‌گونه مباحث است؟ و یا شاید مطرح شدن بحث برقراری روابط با اسرائیل به‌صورت آزمایشی و نخستین اقدام دولت برای برداشتن گام‌های بعدی باشد.

واضح است که هرگونه اقدام پاکستان در این زمینه با مخالفت جدی مردم و افکار عمومی روبرو خواهد شد، همان‌طور که یکی از منتقدان عادی سازی روابط با اسرائیل گفته است: «پاکستان در اینجا برای خنثی کردن پروژه اسرائیل حضور دارد و نه برای اعطای مشروعیت به اسرائیل از طریق به رسمیت شناختن آن! افراط‌گرایان هندوی تحت امر مودی، سگ‌های مزدوری هستند که مربیان واقعی آن‌ها در تل‌آویو حضور دارند، اما عمران خان نخست‌وزیر پاکستان که از پشتیبانی همه‌جانبه نظامیان برخوردار است، ممکن است به این مسئله توجه نکند»

علی رغم دهه‌ها دشمنی و مخالفت شدید با هرگونه مفهوم به رسمیت شناختن دولت یهودی، خود مخالفت را می‌توان خلاف واقع دانست. جنبش‌های ملی مذهبی به رهبری بنیان‌گذاران سکولار، قرار گرفتن دو کشور تحت استعمار بریتانیا در یک منطقه مورد مخاصمه پس از جنگ جهانی دوم و متکی بودن قدرت‌ها به حمایت‌های ایالات متحده برای ادامه بقای حکومت‌های خود، از جمله نکات مشترک میان پاکستان و اسرائیل است که باعث شده آن‌ها به ملقب به عناوین «مسلمان صهیون» و «پاکستان یهودی کوچک» شوند.

با این حال، بنیان‌گذاران پاکستان تنها کسانی هستند که هرگونه ایده مقایسه دو کشور مذهبی(پاکستان و اسرائیل) را مضحک و خنده آور می‌دانند.

دو ماه پس از تأسیس یک کشور مبتنی بر ملیت مسلمان یعنی پاکستان ، ظفر الله خان نخستین وزیر امور خارجه پاکستان ، به‌شدت با ایده ملی‌گرایی یهودی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اکتبر ۱۹۴۷ مخالفت کرد.

استدلال وی این بود که اسرائیل بر خلاف پاکستان، یک دولت یهودی در نتیجه مهاجرت غیرقانونی و ساختگی در فلسطین تشکیل شده است، بدون توجه به این موضوع که تقسیم هند در نتیجه بزرگ‌ترین مهاجرت در طول تاریخ بشری صورت گرفته است.

در این میان در حالی که ظفر الله خان، یک مسلمان پیرو فرقه احمدی ، رهبری بلوک اسلامی علیه اسرائیل در سازمان ملل را بر عهده داشت، پاکستان فرآیند اسلامی کردن خود از طریق قطعنامه اهداف 1949 را آغاز نمود که سرانجام باعث سرنگونی فرقه احمدی شد، فرقه احمدی اکنون با توجه به اختلافات عمده خود با تعالیم اسلامی، به‌عنوان عامل خودفروخته اسرائیلی شناخته می‌شود.

از سوی دیگر پس از اعلام استقلال اسرائیل، دیوید بن گوریون به‌عنوان اولین نخست‌وزیر این کشور طی تلگرافی به محمد علی جناح بنیان‌گذار پاکستان، خواستار برقراری روابط دیپلماتیک با پاکستان شد که هیچ‌گونه پاسخی دریافت نکرد.

از زمان آغاز تأسیس پاکستان، این کشور با ضد و نقیض‌های مختلفی همراه بوده است و ادامه مواضع اسلام آباد در قبال اسرائیل نیز از بخشی از تضادهای موجود در پاکستان است.

به‌عنوان مثال ، در حالی که پاکستان پس از شکست نظامی سنگین علیه هند در سال 1971 ، با از دست دادن منطقه شرقی و نیمی از جمعیت خود،  به تأسیس کشوری جدیدی به نام بنگلادش تن داد، نیروی هوایی پاکستان به‌صورت پنهانی در جنگ‌های اعراب و اسرائیل درگیر بود، جنگی که هیچ‌گونه خطری برای پاکستان به همراه نداشت.

در دهه ۷۰ میلادی، پاکستان که توسط فردی به نام ذوالفقار علی بوتو ، که به گفته دستیاران نزدیک او دارای نفرت متعصبانه‌ای نسبت به اسرائیل بود هدایت می‌شد، اما وی در عین حال تنفر خود از اعراب را نیز پنهان نمی‌داشت.

در زمانی که بیشتر ملی‌گرایان عرب  و بخشی از ملی‌گرایان فلسطینی، سکولار بودند، ذوالفقار علی بوتو به‌منظور مبارزه بانفوذ هند در مناطق آسیای جنوبی و خاورمیانه، به غربالگری و تجدید نظر در سیاست های خارجی پاکستان پس از سال ۱۹۷۱ میلادی بر اساس مبانی اسلامی پرداخت.

در حالی که جنبش‌های ملی‌گرای اسلامی در کشمیر و فلسطین توسط اسلام‌گرایان تندرو در دهه 1980 میلادی به کنترل گرفته شد، ضیاء الحق دیکتاتور پاکستانی در اقدامی تعجب برانگیز و با پشتوانه ایالات متحده و عربستان سعودی، در مارس 1986 از سازمان آزادی بخش فلسطین خواستار به رسمیت شناختن اسرائیل شد.

دهه ۱۹۸۰ میلادی دوره‌ای مملو از سیاست‌های ضد و نقیض پاکستان در قبال اسرائیل و به رسمیت شناختن موجودیت آن بود، درست در زمانی که تعداد قابل توجهی از شهروندان پاکستانی داوطلب عضویت در سازمان آزادی بخش فلسطین شدند که بخش مهم آن مربوط به زمان محاصره بیروت در سال 1982 میلادی بود،سازمان اطلاعات پاکستان(ISI) در حال همکاری با سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) در عملیات تحت رهبری سازمان سیا در افغانستان بود.

پس از توافق نامه اسلو در دهه 1990 میلادی موضوع به رسمیت شناختن اسرائیل توسط پاکستان به‌عنوان یک پرسش وارد جریان اصلی خود شد، در حالی که جنبش‌های اسلامی با هرگونه اقدامی از این قبیل (که ظاهراً به‌منظور اعلام همبستگی با فلسطین بود) مخالفت می‌کردند، به‌تدریج این موضوع بر همگان ثابت گردید که حتی حمایت از فلسطینیان نیز نیازمند تعامل با اسرائیلی‌هاست.

تلاش ناموفق بی‌نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان در سفر به فلسطین در اوت 1994، به دلیل عدم هماهنگی با دولت اسرائیل(با توجه به بخشی از توافقنامه فلسطینیان با تل‌آویو)، موضوعی بود که نکته فوق را به اثبات رساند.

طی دهه‌های اخیر چندین دیدار غیررسمی و دیپلماتیک میان مقامات پاکستان و اسرائیل برگزار شده است که از جمله نشست‌های گزارش‌شده می‌توان به دیدار «اِزر ویزمن رئیس‌جمهور سابق اسرائیل» با «رفیق ترار» همتای پاکستانی وی در آنکارا در سال ۱۹۸۸ میلادی و سپس دیدار با بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر پاکستان در ژوهانسبورگ در سال ۱۹۹۴ میلادی اشاره نمود. این نکته همواره در پاکستان مشهود بوده است که هرگونه حرکت به‌سوی برقراری روابط با اسرائیل مستلزم موافقت ارتش و حاکمان نظامی پاکستان خواهد بود، و هرگونه اعتراض جنبش‌های اسلامی نسبت به این موضوع نیز توسط ارتش پاکستان کنترل می‌شود.

طی پنج دهه گذشته پس از تشکیل دو دولت پاکستان و اسرائیل، 14 سال پیش وزرای امور خارجه پاکستان و اسرائیل، نخستین دیدار رسمی و علنی خود را در تاریخ ۱ سپتامبر 2005 در شهر استانبول برگزار کردند. به صورتی که حتی محمود عباس، رئیس‌جمهور فلسطین نیز از مذاکرات میان پاکستان و اسرائیل استقبال کرد.

پس از آغاز بحث پیرامون روابط با اسرائیل در پاریس در سال ۲۰۰۳ میلادی، ژنرال پرویز مشرف دیکتاتور سابق ارتش پاکستان، زمینه را برای این نشست تعیین کرده بود، وی طی دو دهه اخیر تلاش‌های زیادی برای سوق دادن پاکستان به‌سوی برقراری روابط با اسرائیل انجام داد و حتی در سال جاری نیز طی سخنانی مجدداً بر آن تأکید کرد.

مشرف در مصاحبه سال ۲۰۱۲ خود با خبرگزاری هاآرتص، در سخنانی مصلحت آمیز در خصوص دیدگاه خود توضیح داد و گفت: «ما از ابتدا… طرفدار فلسطین بوده‌ایم، اما من به رئالیسم و ارزیابی واقعیت‌های موجود اعتقاد دارم… از سال 1948 میلادی اتفاقات زیادی  رخ داده که باید تعدیل شود... سیاست‌ها نباید ثابت بمانند، اسرائیل یک عمل انجام‌شده است و بسیاری از کشورهای مسلمان متوجه این موضوع شده‌اند و من می‌دانم که حتی بسیاری از کشورهای مسلمان با اسرائیل روابط دارند، حال چه به‌صورت علنی و چه به‌طور مخفیانه… پاکستان نیز با توجه به این موضوع که اسرائیل کشوریست که وجود دارد و از بین نخواهد رفت، باید موضع دیپلماتیک خود را تعدیل نماید.»

با این وجود طی یک و نیم دهه گذشته  پس از دیدار در استانبول، تعاملات و روابط پاکستان و اسرائیل تا میزان قابل توجهی به تبادل اطلاعات محرمانه و توافقنامه‌های خرید و فروش سلاح محدود بوده است.

آوی اسکارف روزنامه نگار خبرگزاری اسرائیلی هاآرتص اکتبر سال گذشته با انتشار پیامی در صفحه توییتر خود از سفر مخفیانه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به اسلام آباد خبر داده بود و در فوریه سال جاری نیز شاه محمود قریشی وزیر امور خارجه پاکستان در گفتگو با روزنامه اسرائیلی «ماریو» از تمایل پاکستان برای برقراری مناسبات رسمی با اسرائیل سخن به میان آورده بود.

موضوع برقرای روابط با اسرائیل، طی دو هفته اخیر به موضوع مورد بحث رسانه‌های پاکستان تبدیل گشته است و کامران خان و اسما شیرازی به‌عنوان بخشی از سرشناسان اهالی رسانه پاکستان، از جمله افرادی هستند که موضوع برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل را مطرح نموده‌اند.

آنچه باعث مطرح شدن این موضوع در بخش‌های مختلف تصمیماتی و رسانه‌ای پاکستان گردیده است، موضوع سکوت جهان عرب در حمایت از مواضع پاکستان مقابل هند در خصوص بحران کشمیر است، به صورتی که امارات متحده عربی همچون سایر کشورهای عربی، بالاترین نشان افتخار دولتی را به نریندر مودی نخست وزیر هند اعطا نمود.

اعلام خبر اعطای بالاترین نشان دولتی توسط امارات متحده عربی به نخست وزیر هند در ماه آوریل ، درست در زمانی که ترس و وحشت از به روی کار آمدن مجدد نخست وزیر افراط‌گرای هندو سایه افکنده بود و دولت هند نیز اذیت و آزار مسلمانان را افزایش داده بود، باعث شکسته شدن سراب اتحاد جهانی مسلمانان شد.

دعوت سازمان همکاری اسلامی از دهلی‌نو به‌عنوان " مهمان افتخاری " در نشست ابوظبی در ماه فوریه امسال و هم‌زمان با درگیری مرزی پاکستان و هند نمونه‌ای دیگر از برد دهلی نو درزمینه دیپلماسی خارجی است.

شاه محمود قریشی وزیر امور خارجه پاکستان از جمله افرادی است که در حال تلاش برای فراهم نمودن زمینه برای حرکت دادن اسلام آباد به‌سوی ایجاد روابط با تل آویو است، وی تصمیم دولت امارات متحده عربی در اعطای نشان افتخار دولتی به نخست وزیر هند را موضوع داخلی امارات متحده توصیف نمود که بر اساس منافع مشترک کشورهای حاشیه خلیج فارس اتخاذ شده است، وی حتی روابط بین‌الملل را بااهمیت‌تر از احساسات و عقاید مذهبی خواند.

فواد چودری، وزیر کابینه دولت پاکستان نیز اخیراً با انتشار پیامی به زبان اردو در صفحه توییتر گفته ‌است که «بخش‌های ویژه‌ای در پاکستان بیشتر نگران ایران و کشورهای عربی هستند، روابط مودی با این کشورها باید به چنین افرادی بفهماند که هیچ چیز بالاتر از ملت خود شما نیست.»

موضوعی که اکنون توسط اقلیت قابل توجهی در این بین مطرح گردیده این است که اگر کشورهای عربی از جمله فلسطین، علی رغم جنایت‌های هند در کشمیر، روابط خود با این کشور را ادامه می‌دهند، چرا باید پاکستان نسبت به عدم برقراری روابط با اسرائیل متعهد باشد؟

در واقع نمی‌توان مطرح شدن موضوع برقراری روابط با اسرائیل در رسانه‌های برجسته پاکستان را پس از سفر نخست وزیر این کشور به آمریکا و گسترش مناسبات و روابط عربستان سعودی و اسرائیل تصادفی و ناگهانی قلمداد کرد.

رهبران پاکستان از بی‌نظیر بوتو تا پرویز مشرف در گذشته این نکته را به اثبات رسانده‌اند که هرگونه حرکت اسلام‌آباد به سمت تعامل با اسرائیل، نیازمند هماهنگی با کشورهای عربی است، از این گذشته، تقریباً تمامی روابط و تعاملات پنهانی پاکستان با اسرائیل به علت چاپلوسی اسلام‌آباد برای آمریکا بوده است.

با توجه به پافشاری پاکستان برای تبدیل نمودن خود به‌عنوان مشتری جدید عربستان سعودی در جریان سفر ولیعهد این کشور به پاکستان در ماه فوریه سال جاری و از سوی دیگر استفاده آمریکا از گزینه کمک‌های مالی به‌عنوان اهرمی برای فشار به پاکستان جهت حرکت در مسیر مطابق با منافع آمریکا در منطقه می‌توان گفت شرایط برای آغاز حرکتی به‌سوی برقراری روابط رسمی میان اسلام آباد و تل‌آویو مهیاست.

طبق گفته کامران خان روزنامه نگار برجسته پاکستانی، با توجه به انتقادات شدید از دولت پاکستان مبنی بر عدم تحرک درزمینه مقابله با اقدام هند در لغو رتبه ویژه منطقه کشمیر، دولت می‌تواند موضوع به رسمیت شناختن اسرائیل را به‌عنوان گزینه‌ای برای مبارزه با هند مطرح و این نکته را القا نماید که دیپلماسی گستاخانه پاکستان می‌تواند باعث خنثی سازی طرح‌های شوم و شرورانه هند شود.

با توجه به برگزیده شدن عمران خان از سوی ارتش پاکستان، وی در مقابل هرگونه واکنش شدید داخلی از حمایت‌های بی‌بدیل ارتش پاکستان (که به دنبال بهره‌مندی از منافع برقراری مناسبات دفاعی با اسرائیل است) برخوردار خواهد بود.

عمران خان و حزب سیاسی او یعنی حزب تحریک انصاف(PTI) موظف به پرداخت هزینه‌های داخلی سیاسی برای عادی سازی آزمایشی روابط با اسرائیل هستند، علی‌الخصوص پس از نخستین ازدواج عمران خان با جمیمه گولداسمیت،  وی با انتقادات شدیدی از سوی جریان‌های ضد یهود مواجه شد، اما چنانچه موضوع عدم واکنش و خشم افکار عمومی علیه بی‌تفاوتی دولت نسبت به کشمیر عملی باشد، بعید است که راهپیمایی و تظاهرات ضد اسرائیلی در مقیاس های بزرگ صورت گیرد.

اظهارات مثبت مشرف رئیس‌جمهور سابق پاکستان در رابطه با روابط با اسرائیل به‌روشنی منعکس‌کننده دیدگاه‌ و افکار قدرت‌های پشت پرده پاکستان است، و شاید مهم‌ترین عاملی که باعث شده دولتمردان پاکستان این موضوع حساس را مطرح نموده و نسبت به آن تشویق نمایند، متکی بودن حزب تحریک انصاف و رهبرانش به حمایت‌های بی‌بدیل ارتش باشد.

همچنین نکته دیگری که نشان دهنده حمایت همه جانبه لابی‌های پشت پرده پاکستان از این موضوع است، مطرح شدن آن در سطح رسانه‌ای بدون هیچ‌گونه محدودیت و سانسور است، همان رسانه‌های محلی پاکستان که پیش‌تر حتی حق پوشش دادن کوچک‌ترین اعتراضات علیه دولت و نظام پاکستان را نداشتند، امروز به‌آسانی و به‌طور بی‌سابقه‌ای در مورد برقراری روابط با اسرائیل سخن به میان می‌آورند.

اگرچه گام‌های آزمایشی پاکستان در جهت برقراری روابط با اسرائیل، ابتدا مستلزم عادی سازی روابط عربستان سعودی  با اسرائیل است، اما با توجه به میزان رشد سریع مناسبات میان عربستان سعودی  و اسرائیل، همراه با تلاش‌های واشنگتن و ریاض برای منزوی کردن ایران، به نظر می‌رسد که دیدار رسمی بین مقامات اسلام آباد و تل‌آویو بیش از پنج دهه به طول نخواهد انجامید.

ارسال نظر

 
1