خبر فوری

 
اسرائیل: عمران خان شاه کلید برقراری روابط، تغییر حاکمیت پاکستان برای عادی سازی روابط ضروری است
کد خبر :1333874530

17:22 1403/07/02


برچسب ها : PTI, اسلام آباد, پاکستان و اسرائیل, پاکستان و رژیم صهیونیستی, تل آویو, توافقنامه, حزب تحریک انصاف پاکستان, رهبر حزب تحریک انصاف پاکستان, روابط دو جانبه, سودان, عادی سازی روابط, عمران خان, نخست وزیر سابق پاکستان, هند, هیئت پاکستان, هیئت حاکمه پاکستان, هیئت حاکمه نظامی پاکستان,

روزنامه جروزالم پست اسرائیل در مقاله ای ضمن معرفی عمران خان نخست وزیر سابق پاکستان به عنوان شاه کلید عادی سازی روابط میان دو طرف، حاکمیت فعلی پاکستان را مانعی در این مسیر دانسته و تغییر این حاکمیت را از ضروریات عنوان کرده است.


اسلام‌آباد: به گزارش راز نیوز| روزنامه جروزالم پست اسرائیل با انتشار مقاله ای، عمران خان بنیانگذار تحریک انصاف پاکستان (PTI) و نخست وزیر سابق را به عنوان مدافع قوی برای برقراری روابط بین پاکستان و اسرائیل معرفی کرده است.

همچنین این مقاله از ادعاهای قبلی روزنامه تایمز اسرائیل حمایت کرده است، مبنی بر اینکه خان علیرغم ابراز مخالفت در انظار عمومی، در دوران فعالیت سیاسی‌اش به ایجاد روابط با اسرائیل اشاره کرده است.

جروزالم پست اسرائیل در مقاله ای با تیتر " ترسیم مجدد نقشه ژئوپلیتیک اسرائیل در سالگرد توافق ابراهیم" بیان می کند که پیروزی عمران خان در انتخابات به عنوان فرصتی برای بازنگری در سیاست خارجی پاکستان در قبال اسرائیل تلقی شد. از طرفی باوجود مقاومت حاکمیت پاکستان، خان معتقد بود که یک سیاست خارجی دوستدار اسرائیل، می تواند مزایای استراتژیک را در بخش هایی مانند کشاورزی، امنیت سایبری، دفاع و سرمایه گذاری های مالی به همراه داشته باشد.

این مقاله همچنین به نقش بالقوه دولت ترامپ در تشویق پاکستان به دنبال کردن روابط با اسرائیل در ازای منافع دیپلماتیک و اقتصادی اشاره می کند و می گوید که در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ، این باور وجود داشت که پاکستان با به رسمیت شناختن اسرائیل، به ویژه با توجه به استراتژی گسترده تر ترامپ در خاورمیانه، می تواند مزایای قابل توجهی به دست آورد.

متن مقاله

متن مقاله: در این سالگرد توافق ابراهیم، ​​یکی از سوالاتی که اغلب در محافل ژئوپلیتیکی مورد بحث قرار می گیرد این است که عادی سازی روابط بین اسرائیل و جهان اسلام به طور واقع بینانه تا کجا می تواند پیش برود. این توافقنامه گامی تاریخی در دیپلماسی خاورمیانه بود که نباید آن را دست کم گرفت: محافل ژئوپلیتیکی شاهد عادی سازی روابط بین اسرائیل و چندین کشور کلیدی عربی، از جمله امارات، بحرین، مراکش و سودان هستند - اما نباید فراموش کرد که سودان دشمن قسم خورده سابق، اسرائیل است. در واقع، خارطوم (پایتخت سودان) جایی بود که قطعنامه خارطوم در 1 سپتامبر 1967 صادر شد که سیاست خارجی اعراب را در قبال اسرائیل برای نسل ‌ها تعریف می‌کرد و در آن سه اصل، "عدم صلح با اسرائیل، عدم مذاکره با اسرائیل، و عدم به رسمیت شناختن اسرائیل" وجود داشت و به همین منظور از سوی کشور های عضو اتحادیه عرب به "سه نه" معروف شد.

برای درک اینکه چه پتانسیلی برای پیشبرد چنین روندهای عادی سازی وجود دارد، لازم است نگاهی بیندازیم که اسرائیل از نظر تاریخی در کجا بوده است تا بفهمیم به کجا می رود. با ادامه جنگ در غزه و تشدید تنش در مرز شمالی اسرائیل، چه چیزی لازم است تا توافقات آینده محقق شود؟

پراگماتیسم، همراه با یک حس دقیق بقا، سال های اولیه گسترش دیپلماتیک اسرائیل را مشخص کرد. نه تنها فعالانه به دنبال روابط فراتر از بلوک متخاصم عربی در دهه‌های 1950 و 1960 بود، بلکه دو مشارکت نسبتاً مهم با هند و اتیوپی ایجاد شد. هر دو کشور، اگرچه کشورهایی با اکثریت مسلمان نبودند، اما بازیگران مهمی در مناطق خود بودند و هر دو دلایل راهبردی برای ایجاد پیوند با اسرائیل داشتند.

هند، پاکستان و  دیگران

هند، به نوبه خود، یک کشور تازه استقلال یافته بود، درست مانند اسرائیل، و باید راه خود را در اطراف یک محله متخاصم پیدا می کرد. اگرچه روابط دیپلماتیک رسمی در سال 1992 میلادی ظاهر شد، اما همکاری غیر رسمی بین هر دو کشور خیلی پیش تر از آن وجود داشت. اسرائیل در هند به عنوان یک متحد بالقوه در تلاش برای متعادل کردن دشمنانش تلقی می شود. هند همچنین توانایی تکنولوژیک اسرائیل به ویژه در کشاورزی و دفاع را به رسمیت شناخته است. این رابطه در وهله اول عمل گرایانه و ناشی از سود متقابل بود تا ایدئولوژی، که موضوعی برای هدایت سیاست خارجی اسرائیل در سال های آینده بوده است.

اسرائیل همچنین دوست قدرتمندی در اتیوپی در زمان امپراتور Haile Selassie پیدا کرد. هر دو کشور در مورد وضعیت امنیتی در مناطق مربوطه خود نگرانی مشترک داشتند و تهدیدات بالقوه کشورهای غیردوست را با نگرانی بسیار جدی دنبال می کردند. اسرائیل اتیوپی را به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک آن - تقریباً پلی بین آفریقا و خاورمیانه - و تمایلش برای ایجاد روابط با اسرائیل، عمدتاً دور از بخش های عربی آفریقا، متحدی ارزشمند می دید.

آنچه این دو مورد به طرز جالبی نشان می‌دهند این است که چگونه تلاش‌ های اولیه سیاست خارجی اسرائیل به دلیل نیاز به یافتن ائتلاف‌ هایی که اساس همکاری در آن منافع مشترک باشد و نه لزوماً مذهب یا فرهنگ، هدایت می‌شد. تاریخچه دیپلماسی عملگرایانه اورشلیم می تواند نشان دهد که مراحل بعدی عادی سازی ممکن است در کجا باشد. با برداشتن بسیاری از موانع موجود بین اسرائیل و کشور های عربی کلیدی در توافقنامه ابراهیم، ​​توجه دوباره به کشور هایی با اکثریت مسلمان غیر عرب به ویژه اندونزی و پاکستان معطوف شد که هنوز روابط خود را با اسرائیل عادی نکرده اند .

پاکستان کشوری مهم برای عادی سازی روابط در نگاه اسرائیل

پاکستان یک مورد جالب در این زمینه است. اگرچه این کشور از مدتی طولانی موضع سیاسی خود را حفظ کرده است که طرفدار فلسطین بود، اما در سال‌ های اخیر نشانه‌ هایی از تمایل آن برای بهبود روابط با اسرائیل دیده شده است.

عمران خان، نخست وزیر سابق - علیرغم لفاظی های شدیدش علیه سیاست های اسرائیل - به پاکستان اشاره کرد که باید مسیر سیاست خارجی خود را بسازد. این امر به ویژه در زمانی که بقیه جهان اسلام شروع به عادی سازی روابط با اسرائیل بر اساس منافع شخصی خود کردند، مهم بود. حزب تحریک انصاف پاکستان با به دست آوردن 93 کرسی مجلس ملی در انتخابات اخیر این کشور، –نفوذ وی یا شاید ظهور یک رهبر همفکر و به همان اندازه عمل گرا – می تواند فرصت هایی را برای ارزیابی مجدد میزان توان پاکستان برای بازنگری در خصومت تاریخی آن با اسرائیل، به طور ویژه الان که با بحران‌ های عمیق اقتصادی مداوم مواجه است، ایجاد کند.

عادی سازی روابط پاکستان با اسرائیل مزایای اقتصادی قابل توجهی از جمله حمایت فن آوری در کشاورزی، امنیت سایبری، و دفاع برای این کشور به همراه خواهد داشت و سرمایه گذاری های مالی بالقوه در زمینه های مختلف، نیازی به ذکر ندارد.

تجارت بین اسرائیل و امارات متحده عربی تنها در سال 2022 میلادی 124 درصد افزایش یافت و به 2.59 میلیارد دلار در سال رسید که این پتانسیل را نشان می دهد.

یک سیاست خارجی متنوع تر از سوی پاکستان می تواند مزایای استراتژیک را نیز به همراه داشته باشد زیرا این کشور روابط پیچیده خود با هند و افغانستان را  نیز هدایت می کند. اما برای دستیابی به این موضوع، یک مقاومت قوی از درون تشکیلات نظامی خود، که مدتهاست عادی سازی کامل با اسرائیل را متوقف کرده است، باید تغییر کند. به احتمال زیاد تغییر در رهبری نیز برای پیشبرد هر قطعنامه ای لازم است، و شخصیت هایی مانند خان قطعا در کنار تحول مستمر پویایی های منطقه ای می توانند به خوبی در تغییر افکار عمومی و سیاست نظامی نقش محوری داشته باشند.

بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ماه نوامبر ممکن است روند را تسریع کند زیرا دولت ترامپ پیش از این متعهد شده بود تا با کمک مشوق های نظامی و مالی، توافقنامه ابراهیم را به کشور های بیشتری گسترش دهد. بنابراین، دولت ایالات متحده به رهبری ترامپ ممکن است کشورهایی مانند پاکستان و حتی اندونزی، پرجمعیت ترین کشور مسلمان جهان را با کمک منافع دیپلماتیک یا انگیزه های اقتصادی تشویق کند.

با این حال، حتی بدون دولت دوم ترامپ و با وجود جنگ در غزه، شتاب در این زمینه در حال افزایش است. توافق‌نامه ابراهیم نشان داد که اختلافات ایدئولوژیکی که ریشه در مناقشات چند دهه‌ای دارند، می‌توانند در صورت بروز و ظهور منافع متقابل، از بین بروند - و می‌توان در مدت زمان شگفت‌ انگیزی پس از درگیری‌ ها از آنها عبور کرد.

شایان ذکر است که دولتمردان و سیاستمداران مخالف عمران خان با بهره برداری از مقاله های منتشر شده در رسانه های اسرائیلی که نشان می دهد عمران خان شاه کلید امید اسرائیل برای عادی سازی روابط است، وی را مورد انتقاد های تندی قرار داده اند.

از  طرفی طرفداران عمران خان تمامی این مقاله ها و بحث های جنجالی در رسانه ها را بازی حاکمیت پاکستان علیه عمران خان عنوان کرده و می گویند که حاکمیت سیاسی و نظامی پاکستان برای کاهش مقبولیت مردمی خان، دست به این اقدامات می زند.

ارسال نظر

 
1