
اسلام آباد: به گزارش راز نیوز| خبرگزاری «آجتیوی» پاکستان در گزارشی تحلیلی با اشاره به شرایط فعلی رسانهای این کشور، اعلام کرد روزنامهنگاری در پاکستان یکی از سختترین مقاطع تاریخ خود را پشت سر میگذارد و بسیاری معتقدند این حرفه در حال «مرگی تدریجی» است.
در این گزارش آمده است که وظیفه تاریخی روزنامهنگاری همواره اطلاعرسانی به جامعه، به چالش کشیدن قدرت و ارائه اطلاعات قابلاعتماد به شهروندان بوده و وجود رسانهای سالم و مستقل برای کارکرد درست یک نظام دموکراتیک امری ضروری است. با این حال، در پاکستان، روزنامهنگاری مستقل و صادقانه بیش از هر زمان دیگری دشوار شده است؛ موضوعی که ریشه در سانسور، فشارهای سیاسی، منافع شخصی، مشکلات مالی رسانهها و تهدیدهای مستقیم علیه جان خبرنگاران دارد.
به نوشته این گزارش، با تشدید این عوامل، روزنامهنگاری قدرت و اثرگذاری خود را از دست میدهد و جامعه نیز صدایی را که زمانی مدافع حقیقت بود، از دست میدهد. در مقاطعی از تاریخ، روزنامهنگاران پاکستانی برای آزادی مطبوعات هزینههای سنگینی پرداختند و بهعنوان حافظان حقیقت شناخته شدند.
در این گزارش از چهرههایی چون وارث میر یاد شده که در دورههایی که بیان آزادانه خطرناک بود، با قلم خود از دموکراسی و آزادی بیان دفاع کرد. همچنین ضمیر نیازی از دیگر روزنامهنگارانی معرفی شده که عمر خود را صرف افشای سانسور و ثبت موارد خاموشسازی صدای رسانهها کرد.
به نوشته آجتیوی، شجاعت این افراد الهامبخش نسلهای بعدی شد و جایگاه روزنامهنگاری را در دهههای گذشته تقویت کرد.
گزارش در ادامه به دوره معاصر پرداخته و از روزنامهنگارانی چون سیرل آلمیدا و عمر چیمه نام میبرد که با انتشار گزارشهایی انتقادی علیه نهادهای قدرتمند، حتی با وجود تهدیدات شخصی، به وظیفه حرفهای خود پایبند ماندند. به گفته این رسانه، برخی از این روزنامهنگاران با تهدید، محدودیت، ممنوعالخروجی یا حتی خشونت فیزیکی مواجه شدند، صرفاً به این دلیل که واقعیتها را به اطلاع افکار عمومی رساندند.
این گزارش تأکید میکند که چنین افرادی یادآور هدف اصلی روزنامهنگاری هستند؛ خدمتی برای مردم، نه برای صاحبان قدرت. با این حال، محیط کاری روزنامهنگاران در پاکستان بهشدت خصمانه شده و خبرنگاران اغلب با فشار همزمان از سوی دولت، سیاستمداران و گروههای بانفوذ مواجهاند؛ گروههایی که خواستار کنترل روایتهای رسانهای هستند.
آجتیوی مینویسد برخی موضوعات آنقدر «حساس» تلقی میشوند که خبرنگاران در صورت طرح آنها با پیامدهای جدی روبهرو میشوند. این وضعیت موجب گسترش خودسانسوری شده است؛ بهگونهای که حتی بدون دستور مستقیم، بسیاری از خبرنگاران از پیگیری سوژههایی که میتواند جان یا آینده شغلی آنها را تهدید کند، خودداری میکنند. به باور نویسنده گزارش، زمانی که ترس جای کنجکاوی و شجاعت را میگیرد، روزنامهنگاری از درون تضعیف میشود.
یکی دیگر از آسیبهای جدی که در این گزارش به آن اشاره شده، آشکار شدن جانبداری سیاسی برخی روزنامهنگاران است. به نوشته آجتیوی، شماری از فعالان رسانهای بهجای حفظ بیطرفی و خدمت به افکار عمومی، عملاً به سخنگوی احزاب و رهبران مورد حمایت خود تبدیل شدهاند؛ روندی که اعتماد مخاطبان را به رسانهها کاهش داده است.
در برنامههای گفتوگوی تلویزیونی نیز به گفته این گزارش، برخی مجریان بهجای ارائه اطلاعرسانی متوازن، وقت خود را صرف حمله به مخالفان سیاسی یا دفاع از جریان مورد علاقهشان میکنند. هرچند برخی از این چهرهها همچنان روزنامهنگاران شناختهشدهای محسوب میشوند، اما دیدگاههای سیاسی پررنگ آنان نشان میدهد رسانه مدرن چگونه میتواند افکار عمومی را در مسیری غیرواقعگرایانه تحت تأثیر قرار دهد.
این روند به ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی انجامیده است؛ بهطوری که مخاطبان رسانهها را نه برای کشف حقیقت، بلکه برای شنیدن دیدگاههای همسو با باورهای خود انتخاب میکنند. در نتیجه، بهجای آنکه روزنامهنگاری پلی میان اقشار مختلف جامعه باشد، به ابزاری برای تشدید منازعات سیاسی تبدیل شده و تشخیص واقعیت از روایتهای جانبدارانه روزبهروز دشوارتر میشود.
گزارش آجتیوی همچنین مشکلات اقتصادی رسانهها را عامل مهم دیگری در افول روزنامهنگاری میداند. کاهش درآمدهای تبلیغاتی و چالشهای مالی سبب شده بسیاری از روزنامهها و شبکههای تلویزیونی برای بقا به منابع مالی گروههای سیاسی یا اقتصادی وابسته شوند؛ وابستگیای که به نرمش رسانهها در برابر چهرههای قدرتمند و کمرنگ شدن گزارشهای انتقادی درباره فساد و تخلفات منجر میشود.
در این شرایط، به گفته گزارش، خبرنگارانی که قصد افشاگری و پیگیری حقیقت را دارند، اغلب حمایت کافی از سوی مدیران رسانهای دریافت نمیکنند. در کنار این مشکلات، توسعه شبکههای اجتماعی نیز همزمان فرصت و تهدیدی جدی ایجاد کرده است. هرچند این فضا امکان انتشار سریع اطلاعات را فراهم میکند، اما حجم بالای اطلاعات نادرست و ادعاهای کاذب، اعتبار روزنامهنگاری حرفهای را تضعیف کرده است.
آجتیوی هشدار میدهد که برخی افراد بدون پایبندی به اصول اخلاقی، خود را روزنامهنگار معرفی میکنند و با انتشار شایعات یا جانبداریهای سیاسی در شبکههای اجتماعی، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهند؛ مسألهای که اعتماد عمومی به رسانههای حرفهای را کاهش داده است.
همزمان با افول رسانههای چاپی، بسیاری از روزنامهنگاران باتجربه شغل خود را از دست داده و برخی ناچار به ترک حرفه شدهاند. در مقابل، نیروهای جوانی وارد رسانهها میشوند که اغلب آموزش حرفهای کافی ندیدهاند و از همان ابتدا میآموزند که موفقیت در جانبداری یا تبدیل شدن به چهرهای پرطرفدار در شبکههای اجتماعی خلاصه میشود، نه در کار تحقیقی عمیق.
بخش دیگری از گزارش به تهدید مستقیم جان خبرنگاران اختصاص دارد. طبق این گزارش، برخی روزنامهنگاران به دلیل پوشش موضوعات حساس ربوده شده، مورد حمله قرار گرفتهاند یا جان خود را از دست دادهاند؛ پروندههایی که اغلب بدون نتیجه باقی مانده است. چنین اقداماتی پیامی روشن به جامعه رسانهای ارسال میکند: «سکوت کن». پیامدی که کاهش شجاعت و جسارت در پوشش خبری را به دنبال دارد.
آجتیوی تأکید میکند که افکار عمومی نیز در این بحران بینقش نیست. حمایت کورکورانه بخشی از جامعه از رهبران سیاسی و حمله به خبرنگاران منتقد، باعث تقویت رسانههای جانبدار و تضعیف روزنامهنگاری مستقل شده است. زمانی که مخاطب خواستار حقیقت نباشد، رسانه نیز انگیزهای برای ارتقای کیفیت نخواهد داشت.
با وجود همه این چالشها، گزارش میافزاید که هنوز روزنامهنگارانی هستند که با صداقت و شجاعت به کار خود ادامه میدهند و به مسائل مردم، فساد صاحبان قدرت و مشکلات زندگی روزمره میپردازند. هرچند صدای آنان گاه در هیاهوی سیاستزدگی گم میشود، اما حضورشان نشان میدهد روزنامهنگاری هنوز کاملاً از میان نرفته است.
در جمعبندی این گزارش آمده است که آینده روزنامهنگاری در پاکستان به بازسازی اعتماد عمومی وابسته است. خبرنگاران باید مسئولیت خود را نه در برابر سیاستمداران، بلکه در برابر مردم ببینند. مالکان رسانهها باید استقلال حرفهای را تضمین کنند و نیروهای سیاسی نیز بپذیرند که آزادی مطبوعات شرط ثبات و عدالت اجتماعی است.
آجتیوی در پایان هشدار میدهد که اگر فشارها و شکافها ادامه یابد، پاکستان با خطر از دست دادن کامل روزنامهنگاری مستقل مواجه خواهد شد؛ وضعیتی که میتواند به افزایش فساد، پنهان ماندن بیعدالتی و تصمیمگیری شهروندان بر پایه اطلاعات نادرست منجر شود. این گزارش تأکید دارد که بقای دموکراسی در گرو دفاع از روزنامهنگاری آزاد و حقیقتمحور است.