بلوچستان: به گزارش راز نیوز| ایالت بلوچستان پاکستان از مدتهای طولانی شاهد مبارزه تجزیه طلبان بلوچ در قالب سازمانهای مسلح مختلف بوده و این مبارزات در برهه های مختلف زمانی و همزمان با بروز حوادث گوناگون مرتبط با مردم بلوچ با پستی و بلندی های مختلفی همراه بود، اکنون این سازمانهای مسلح در حال تلاش برای ادغام و تشکیل ائتلاف نظامی واحد با هدف تقویت قدرت میدانی خود علیه ارتش و نهادهای امنیتی پاکستان هستند.
اگرچه پیش از این 3 گروه سرشناس از مبارزان تجزیه طلب بلوچ شامل ارتش آزادی بخش بلوچ(BLA)، جبهه آزادی بخش بلوچستان(BLF) و گارد جمهوری خواه بلوچ(BRG) ائتلافی به نام براس را تشکیل دادهاند؛ اما اکنون دو سازمان بزرگ مبارز بلوچ شامل ارتش آزادی بخش بلوچ و جبهه آزادی بخش بلوچستان به دنبال تشکیل ائتلاف نظامی فراتر از سازمان براس هستند.
بنا بر گفته منابع آگاه در حال حاضر مذاکرات و رایزنیها میان گروههای مبارز بلوچ ادامه دارد و توافقات اولیه ای میان دو گروه بزرگ از این سازمانها شامل ارتش آزادی بخش بلوچ و جبهه آزادی بخش بلوچستان صورت گرفته است و تنها تصمیم گیری درباره رهبری این ائتلاف و عنوان آن باقی است.
پس از الحاق حکومت قلات به پاکستان این چهارمین نهضت مسلحانه آزادی است که از مدتهای طولانی در این منطقه جریان دارد در حالی که جنبشهای پیش از این تنها 2 الی 3 سال دوام آوردهاند.
جرقه تشکیل جنبش اخیر نظامی بلوچ پس از تصمیم دولت پاکستان برای ساخت بندر گوادر زده شد که پس از آن وقوع یک حادثه تجاوز به یک پزشک زن در منطقه سوئی بلوچستان به شعلهورتر شدن آتش این جنبش مسلحانه کمک نمود. پس از وقوع این رویداد شرم آور نواب اکبر بگتی رهبر سرشناس ملی گرای بلوچ با ورود به این موضوع احقاق حق پزشک مذکور را خواستار شد که پس از آن ژنرال پرویز مشرف دیکتاتور وقت پاکستان به مقابله با نواب اکبر بگتی برخاست و در سال 2006 میلادی طی یک عملیات نظامی وی را به قتل رساند.
نواب اکبر خان بگتی
قتل رهبر بزرگ ملی گرای بلوچ به تقویت عواطف ضد حکومتی مردم بلوچ و در نتیجه تشدید روند ربوده شدن جوانان بلوچ به دست دستگاههای امنیتی و حاکمیتی پاکستان منجر شد.
پس از توافق اسلام آباد و پکن در راه اندازی پروژه کریدور اقتصادی، چین کنترل بندر گوادر را به دست گرفت و همزمان پروژههای صنعتی خود را در این منطقه آغاز نمود، این امر باعث گردید چین نیز در کنار پاکستان در فهرست اهداف سازمانهای مبارز بلوچ قرار گیرد.
لزوم ادغام گروههای مبارز بلوچ
در حال حاضر سازمانهای مبارز بلوچ همچون جبهه آزادی بخش بلوچستان(BLF)، ارتش آزادی بخش بلوچ(BLA)، گارد جمهوری خواه بلوچ(BRG)، ببرهای آزادیبخش بلوچ(BLT)، ارتش ملی گرای بلوچ(BNA) و ارتش متحد بلوچ(UBA) در سطح ایالت بلوچستان فعالیت دارند و ارتش جمهوری خواه بلوچ(BRA) نیز در حال حاضر غیر فعال است.
از میان این سازمانها ائتلافی متشکل از بی ال ای، بی ال اف و بی آر جی موسوم به براس وجود دارد.
بشیر زیب بلوچ فرمانده ارتش آزادی بخش بلوچ در پاسخ به پرسش لزوم ادغام سازمانهای مبارز بلوچ اظهار داشت: نجات از قدرتهای اشغالگر و بقای ملت این امر را میطلبد که قدرتهای نظامی و سیاسی بلوچ با تقویت خود به صورت مشترک و مؤثر علیه دشمن به مبارزه بپردازند.
دکتر الله نذر بلوچ رهبر جبهه آزادی بخش بلوچستان نیز در این خصوص خاطرنشان کرد: تلاشهای مربوط به ادغام و تشکیل ائتلاف از ابتدا وجود داشت و موفقیتها و پیشرفتهایی نیز در این زمینه صورت گرفت. تمامی احزاب و سازمانها تنها برای یک هدف واحد در تلاش هستند، آزادی هدف اساسی و همگانی ماست، پس چرا نباید قدرت ما واحد و مشترک گردد.
هدف مشترک از ادغام؛ تشدید حملات علیه نیروهای نظامی پاکستان
عامر رانا رئیس مؤسسه مطالعات صلح پاکستان و تحلیلگر امور سازمانهای شبه نظامی معتقد است: شاید دلیل ضرورت این ادغام انجام حملات مشترک و تمرکز قدرت و زیرساخت سازمانی بر یک نقطه باشد.
وی افزود: در حال حاضر افراد برای عضویت در این گروهها با توجه به منطقه و قبیله خود به سمت سازمانهای مختلف جذب میشوند.
ملک سراج اکبر تحلیلگر ساکن واشنگتن در این باره عنوان داشت: چنانچه عملیات سازمانهای تجزیه طلب مبارز بلوچ را با گذشته مقایسه کنیم میتوان تفاوت زیادی در استراتژی و مقیاس این عملیات ها را شاهد باشیم. اکنون تمرکز این سازمانها بر انجام عملیاتی است که بیشترین خسارت به حکومت پاکستان را وارد نماید، به همین دلیل است که اگرچه شمار عملیات این سازمانها در مقایسه با گذشته کاهش یافته است؛ اما بررسی عملیات این سازمانها نشان میدهد که زمان زیادی برای طراحی آن صرف شده است.
وی خاطرنشان کرد: بزرگترین علت تغییر در استراتژی و عملیات این سازمانها را میتوان تلاش آنها برای نزدیکتر شدن به یکدیگر دانست، در مقایسه با گذشته اکنون ما شاهد تحمل یکدیگر و آمادگی برای همکاری مشترک در این گروهها هستیم؛ زیرا اکنون همکاری با یکدیگر نه تنها یک گزینه برای این سازمانها به شمار میرود؛ بلکه یک امر بسیار ضروری برای بقای آنها پنداشته میشود.
تحلیلگران رویکرد اخیر گروههای مبارز بلوچ را به دستگیری گلزار امام سرکرده ارتش آزادی بخش بلوچ نیز گره میزنند؛ در حالی که نهادهای امنیتی پاکستان مدعی دستگیری گلزار امام ملقب به شنبه هستند؛ اما هم قطاران وی معتقدند که او در دام افتاده است.
پس از دستگیری گلزار امام سازمان وی به دو دسته تقسیم گشت.
عامر رانا در این باره میگوید گروههای مبارز بلوچ معتقدند برای مقابله با تکرار وقایعی همچون دستگیری گلزار امام، اتحاد و همدلی و تمرکز قدرت در یک نقطه امری بیسار ضروری است.
ملک سراج اکبر نیز این اظهارات را تأیید میکند و معتقد است دستگیری گلزار امام ضربه بزرگی به گروههای مبارز بلوچ وارد آورد؛ زیرا وی نه تنها یک مبارز بلکه یک فرمانده بود، او گنجینه ای بزرگ از اطلاعات مربوط به گروههای مبارز بلوچ را در اختیار دارد و اکنون این گروههای مبارز در صدد مقابله با ضربات احتمالی پس از دستگیری گلزار امام هستند تا بتوانند از اقدام دشمن علیه خود در استفاده از اطلاعات احتمالی افشا شده جلوگیری کنند.
رهبران ناراحت سازمانها
رهبری گروههای شبه نظامی بلوچ را میتوان به دو بخش جداگانه تقسیم نمود، یک دسته افرادی همچون دکتر الله نذر و بشیر زیب که در عرصه نبرد میدانی حضور دارند و دسته دوم نیز رهبران مقیم خارج از کشور.
طبق اعلام دولت پاکستان براهمداغ بگتی نوه نواب اکبر بگتی و فرزندان نواب خیر بخش مری شامل حربیار مری و برادر کوچک وی به نام مهران مری نیز در شورش بلوچستان مشارکت دارند.
دکتر الله نذر میگوید: از طریق دوستان خود پیام عضویت در سازمان را برای این افراد ارسال کردیم؛ زیرا تلاش ما بر این است که همگی متحد و همدل برای دستیابی به هدف مشترک خود مبارزه کنیم.
بشیر زیب نیز در این باره معتقد است: در مبارزه برای آزادی، فکر و عمل حرف نخست را میزنند و جوانان ما با نقش آگاهانه و جانفشانیهای خود آن را برجسته کرده و میکنند. این موضوع از هیچ بلوچ صاحب شعور پنهان نیست، بنابراین در صورت نیاز هر فرد، سازمان و گروه با حسن نیت و ایمان قلبی خود در این باره تصمیم گیری کرده و پیشگام شود، تا جدای از بازی با جملات و ادعاهای کاغذی، تشکیل یک قدرت ملی مبتنی بر نظم و قانون و بنیانهای عقلی امکان پذیر گردد.
رهبری این ائتلاف نظامی را چه کسی بر عهده خواهد داشت؟
همان گونه که پیشتر گفته شد مذاکرات در خصوص تعیین رهبری این ائتلاف نظامی همچنان ادامه دارد، دکتر الله نذر بلوچ فرمانده جبهه آزادی بخش بلوچستان در این باره میگوید: ما همواره تحت رهبری سازمان بودیم و در آینده نیز سازمان رهبری ما را بر عهده خواهد داشت.
بشیر زیب فرمانده ارتش آزادی بخش بلوچ نیز در این خصوص گفت: در نهضت ملی بلوچ همیشه رهبری مشترک هدایت فعالیت اعضای جنبش را عهده دار بود، بر همین اساس تصمیم گیری در این باره موضوعی دشوار و پیچیده نخواهد بود، قطعاً با همکاری و مشاوره این موضوع حل و فصل خواهد شد.
وی افزود: ملت بلوچ هر سازمان و یا حزب که در راستای مبارزات آزادی برای نهضت ملی بلوچ و تشکیل بلوچستان آزاد و آباد تلاش کند را با هر عنوانی خواهد پذیرفت.
دکتر الله نذر در خصوص نام مشترک این ائتلاف نظامی گفت: نام این ائتلاف براس یا هر اسم دیگری میتواند باشد که پس از مشورت با دوستان و نهادهای سازمانی نهایی خواهد شد.
حملات انتحاری و دو روی یک سکه
حملات فدایی یا همان حملات انتحاری یکی دیگر از مباحث چالش برانگیز برای دو گروه ارتش آزادی بخش بلوچ و جبهه آزادی بخش بلوچستان در تشکیل ائتلاف نظامی خواهد بود.
تیپ مجید ارتش آزادی بخش بلوچ سابقه انجام حملات انتحاری را در کارنامه خود دارد که میتوان به حمله عامل انتحاری سال گذشته علیه اساتید مرکز کنفوسیوس در دانشگاه کراچی که توسط یک زن به نام شاری بلوچ انجام شد اشاره نمود.
جبهه آزادی بخش بلوچستان در زمان وقوع این حملات انتحاری مخالفت خود را با آن اعلام کرد، اکنون باید دید تغییری در نگرش این سازمان مبارز بلوچ ایجاد خواهد شد؟
دکتر الله نذر فرمانده بی ال اف در این باره گفت: در هر سازمانی افراد دارای دیدگاههای مختلف حضور دارند، در سازمان ما هر فردی حق ارائه نظر دارد و هیچ تفکر و رهبری مستبدی در سازمان حکمفرما نیست. وجود آیین نامه حزبی و اهمیت و توسعه سازمانها باعث شده یک مبارزه طولانی با پاکستان ادامه داشته باشد.
اما بشیر زیب فرمانده بی ال ای میگوید: فدائیان بلوچ قهرمانان و سرمایه بزرگ ملت هستند، ملت بلوچ این افراد را امید و ناجی خود میدانند و به همین دلیل است که تعداد زیادی از زنان و مردان بلوچ عملاً به عضویت تیپ مجید درآمدهاند.
وی افزود: حملات فدایی(انتحاری) تا زمان آزادی کامل بلوچستان با جدیت و شدت تداوم خواهد داشت.
«ادغام سازمانهای شبهنظامی گام بزرگی به جلو خواهد بود»
تحلیلگران معتقدند در صورت ادغام بی ال اف و بی ال ای و دیگر گروههای عضو ائتلاف براس گامی بزرگ در عرصه مبارزات ملی سازمانهای تجزیه طلب بلوچ برداشته خواهد شد.
عامر رانا رئیس مؤسسه مطالعات صلح پاکستان معتقد است: در حال حاضر بی ال ای به یک نام مطرح تبدیل شده است و اگر عملاً بنگریم متوجه خواهیم شد بی ال اف نیز به عنوان یک حزب نماینده شناخته میشود، در حالی که دیگر گروهها همچون بی آر ای و گارد جمهوری خواه بلوچ دارای پیشینه قبایلی هستند.
وی گفت: پیشینه تمامی آموزش و تعالیم گروههای بی ال ای و بی ال اف به سازمان دانشجویان بلوچ باز میگردد، ائتلاف این دو گروه تأثیرات خود را به همراه خواهد داشت، در حال حاضر این دو گروه دو روی یک سکه هستند.
وی خاطرنشان کرد: اما این دو سازمان با چالش رهبری ائتلاف مواجه خواهند شد؛ زیرا در گذشته نیز سازمانهای بلوچ تجربه چنین چالش را دارند. در این ائتلاف اختلافات سازمانی و نفوذ نظام سرداری بروز خواهد کرد؛ اما در صورت موفقیت آنان در حل این مشکلات ائتلاف آنان به قدرتی بزرگ تبدیل خواهد شد.
ملک سراج اکبر تحلیلگر مسائل نظامی در این خصوص میگوید: بی ال ای و بی ال اف از نظر نیروی انسانی تقریباً به صورت کامل تحت کنترل رهبران غیر قبیلهای قرار دارند، در گذشته تصور میشد که بی ال ای تحت دستورات فرزند نواب خیر بخش مری و افراد قبیله وی فعالیت میکند؛ اما اکنون این گروه متکی به قبیله مری نیست و فرماندهی و نیروهای آن را افراد خارج از قبیله، تحصیل کرده و از قشر متوسط جامعه تشکیل میدهند.
وی خاطرنشان کرد: تفاوت اساسی بی ال ای و بی ال اف منطقه محل فعالیت آنان بود؛ اما اکنون که از مرکز شورش یعنی منطقه بگتی خارج شده و به مناطقی همچون آواران و مکران نقل مکان نمودهاند و این مناطق که محل فعالیتهای عمرانی بندر گوادر است به مرکز هر دو گروه تبدیل شده است.
مقایسه با الگوی طالبان
برخی از کارشناسان ادغام گروههای شبه نظامی بلوچ را با گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان مقایسه میکنند.
گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان به صورت رسمی در آخرین ماه از سال 2007 میلادی تشکیل شد و پیش از آن گروههای مختلف دارای تفکر طالبانی در مناطق گوناگون ایالت خیبر پختون خوا همچون سوات، وزیرستان جنوبی، مهمند، باجور، اورکزئی و دره آدم خیل به صورت آزادانه فعالیت داشتند؛ اما بعدها با تلاشهای رهبران محلی القاعده تمامی این گروهکها یک گروه واحد به نام تحریک طالبان پاکستان تشکیل داده و نسبت به فعالیت تحت پرچم واحد توافق نمودند.
پس از تشکیل تحریک طالبان پاکستان، موجی از عملیات های گسترده و بزرگ تروریستی به ویژه حملات انتحاری در نقاط مختلف پاکستان آغاز گردید.
به گفته عامر رانا زمانی که گروههای شبه نظامی قدرت خود را یکجا میکنند توانمندی عملیاتی آنها افزایش مییابد و روند هدر رفت منابع در امور سازمانی و عملیاتی نیز متوقف میگردد. گروههای کوچک ادغام شده در تحریک طالبان پاکستان تا زمانی که در قالب گروههای کوچک و به صورت جداگانه در حال مبارزه در مناطق مختلف بودند دارای هیچگونه قدرت مؤثر نبودند؛ اما بلافاصله پس از تشکیل تحریک طالبان پاکستان شاهد افزایش تأثیرات این گروهها بودیم به صورتی که آنان دستگاه حاکمیتی پاکستان را به نحوی به چالش کشیدند که حکومت پاکستان را وادار به تغییر در عملیات های واکنشی نمود.
عامر رانا افزود: در صورت موفقیت سازمانهای مبارز بلوچ در ادغام و تشکیل ائتلاف، امکان افزایش توانمندی آنان در انجام حملات مسلحانه وجود خواهد داشت.
اسفندیار میر تحلیلگر ارشد مؤسسه صلح ایالات متحده در این باره میگوید: تلاشهای اخیر تحریک طالبان برای اتحاد و پیشتر اتحاد آن با طالبان افغانستان و موفقیت علیه آمریکا باعث شده است که این گروه به یک الگو برای جنبشهای منطقه و فراتر از آن تبدیل گردد.
وی گفت: حملات گروههای بلوچ طی 2 سال گذشته تشدید یافته و این گروهها همچون تحریکطالبان دارای پناهنگاه های امن در افغانستان هستند، بر همین اساس یک گروه متحد دیگر میتواند چالشی برای حاکمیت نظامی پاکستان باشد.
چالش برای حاکمیت نظامی پاکستان
شبه نظامیان بلوچ مراکز مختلف همچون ساختمان بورس کراچی، کنسولگری چین در کراچی، دانشگاه کراچی، هتل پی سی بندر گوادر، اردوگاههای نظامی در پنجگور و نوشکی را هدف قرار داده و در حملات بزرگ علیه نیروهای امنیتی در اورمارا و پسنی دست داشتند.
به اعتقاد عامر رانا سازمانهای مبارز بلوچ در حال حاضر نیز چالشی بزرگ برای دستگاه حاکمیتی پاکستان به شمار میروند؛ زیرا حملات بزرگ اخیر توسط بی ال ای و بی ال اف صورت گرفته است. این گروهها هیچگونه همکاری در این عملیات ها نداشتهاند، اما اکنون به دنبال ادغام خود در یک قالب مشترک هستند و این امر یک چالش برای حاکمیت خواهد بود.
وی اظهار داشت: یکجا شدن تمامی این گروهها باعث تسهیل در واکنش به آنها خواهد شد، زیرا زمانی که افراد مختلف دارای یک نگرش واحد در کنار همدیگر حضور داشته باشند، حاکمیت تلاش خواهد کرد آنها را از بعد سیاسی و فنی بسنجد و سپس از اختلافات آنها سوء استفاده نماید.
ملک سراج اکبر میگوید: چنانچه ما ائتلاف نظامی گروههای شبه نظامی بلوچ به نام ائتلاف براس را بسنجیم میتوانیم بگوییم این ائتلافی موفق بود که تحت آن شبه نظامیان مناطق مختلف به مهارت و توانمندیهای خود را به نمایش گذاشتند.
وی خاطرنشان کرد: در گذشته این سازمانها به صورت جداگانه اقدام به انجام عملیات میکردند که تأثیر چندانی نداشت؛ اما پس از تشکیل براس همکاری بیشتری را در عملیات های آنان شاهد بودیم، هدف اصلی این اتحاد به اشتراک گذاری منابع بود نه هماهنگی سیاسی و همین امر باعث کاهش تأثیر گذاری این ائتلاف نظامی گردید.
وی گفت: دولت پاکستان باید تلاشهای جاری برای متحد نمودن گروههای شبه نظامی بلوچ را عمیقاً تحت رصد قرار دهد.
اسفندیار میر تحلیلگر ارشد مؤسسه صلح آمریکا در این باره میگوید: موفقیت گروههای تجزیه طلب بلوچ در غلبه بر اختلافات و دو دستگی و اتحاد و همدلی بیشتر منجر به افزایش قدرت سیاسی و نظامی این گروهها و تشدید فشار بر پاکستان خواهد شد.